خلاصة:
تنوع و پراکندگی در برداشتها و تعاریف مربوط به واژه«فرهنگ سازمانی»درک صحیح و منسجم از ابعاد مفهومی این واژه پرآوازه را با مشکل روبهرو کرده است.در نتیجه بسیاری از مدیران و کارگزاران اجرایی بخوبی نمیتوانند از مواهب کاربردی فرهنگ سازمانی در دستیابی به عملکردهای برتر بهره گیرند.این در حالی است که ادبیات معاصر رهبری و مدیریت جای هیچگونه تردیدی را درباره نقش ممتاز و بیبدیل سازوکارهای فرهنگی در ارتقای سطح عملکرد و تعالی سازمانهای امروزی باقی نمیگذارد. این نوشتار درصدد است تا در راستای غلبه بر تنوع و پراکندگی تعاریف فرهنگ سازمانی و ایجاد درک بهتر از این مفهوم غنی،چارچوبی را ارائه کند که براساس آن بتوان معیارهای روشنی را برای شناخت بهتر از ابعاد مفهومی فرهنگ سازمانی،و فراتر از آن برای نقد و ارزیابی هریک از تعاریف موجود استنتاج کرد.در فرجام این تلاش تحلیلی و به مدد طراحی یک چارچوب مفهومی،هفت معیار روشن شمرده شد و در ادامه به کمک این معیارها ده تعریف منتخب از فرهنگ سازمانی مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفت. بر این اساس،تصویر روشنی از اعتبار علمی هریک از تعاریف به دست آمد و امکان مقایسه تعریف ضعیف از تعاریف برتر فراهم شد.در بخش پایانی،ضمن ترسیم جدول مقایسه اعتبار علمی تعاریف منتخب،جمعبندی روشنگرانهای از یافتههای مقاله ارائه شده است.
ملخص الجهاز:
"با این تلقی میتوان با استفاده از نظریه عمومی سیستمها، الگوی اولیهای را به صورت زیر به مثابه چارچوب تحلیل مفهومی این مقاله به منظور ارزیابی تعاریف ارائه شده در مورد فرهنگ سازمانی مدنظر قرار داد: شکل شماره 1- مدل کلی ارزیابی تعاریف فرهنگ سازمانی - Kayworth & Heidner مدل یاد شده در بردارنده چهار بخش متمایز شامل عوامل تغذیهکننده، فرایندهای فرهنگی، پیامدها و بالاخره بازخورد و یادگیری است که هر کدام به تنهایی جزئی از شاکله مفهومی فرهنگ سازمانی را تشکیل میدهد.
نکته قابل توجه اینکه به رغم پراکندگی و عدم توافق در مورد کلیت تعاریف فرهنگ سازمانی بین دانشمندان این حوزه معرفتی در مورد بسیاری از جنبههای مربوط به زیرمجموعههای مدل (بخشهای چهارگانه) اتفاقنظر وجود دارد؛ به عنوان مثال اینکه پیامدهای فرهنگی در بردارنده ابعاد ملموس و ناملموس است از بدیهیات ادبیات تحقیق به شمار میرود.
به رغم تمایز در سطوح مفهومی این دو دانشمند، وجوه اشتراک روشنی را نیز میتوان برشمرد و مهمتر اینکه هر دو به نوعی رابطه تعاملی - Smircich & Morgan 2- Mizruchi - Sathe بین سطوح فرهنگی مورد نظر خویش اذعان دارند.
در یک نگاه کلان به نقد و ارزیابیها، نتایج دیگری به شرح زیر استنتاج شده است: 1- هیچ یک از تعاریف، ظرفیت و جامعیت لازم را برای پوشش دادن به تمامی وجوه و ابعاد مفهومی فرهنگ سازمانی ندارد در عین حال و در مقام مقایسه بین تعاریف مورد ارزیابی، تعریف شاین از بیشترین درجه همخوانی با معیارهای هفتگانه ارزیابی برخودار بوده است."