خلاصة:
دانش رسوبشناسی از جمله روشهای متداول در تحلیل محیطهای رسوبی و تحلیل وقایع محیطشناسی چون تغییرات اقلیمی و آبوهوایی است.تحلیل نمونههای رسوبی در مقاطع زمینشناسی و یا مطالعه آنها در بستر دریاچهها سبب شده که دریچه جدیدی از تحلیل رخدادهای اقلیمی و محیطی برای محققان باز شود و ازاینرو تحلیل منشا رسوبات به ویژه رسوبات عهد چهارم میتواند اطلاعات نسبتا دقیقی از وقایع دوران چهارم در اختیار پژوهشگران در حوزههای باستانشناسی،جغرافیای دیرینه و...قرار دهد. اهمیت این موضوع بعضا در پارهای از موارد به حدی است از رسوب میتوان به عنوان شاهد اقلیمی یاد کرد.لسها-لسها از نهشتههای عصر کواترنر هستند،که عمدتا منشاء بادرفتی داشته از نهشتههای برونشست یخزارها ناشی شدهاند-از جمله نهشتههایی قلمداد میشوند که همواره برای ژئومرفولوژیستها و اقلیمشناسان به ویژه مطالعات اقلیم دیرینه به عنوان یک شاهد در تحلیل تغییرات اقلیمی به شمار آمدهاند.این رسوبات عمدتا نهشتههای عصر کواترنر هستند،که به علل مختلف،از جمله قابلیت کشاورزی آنها،از دیرباز مورد توجه پژوهشگران بودهاند.لکههای رسوبی زرد در بیاضه،که در حاشیه کویر مرکزی ایران قرار گرفته است موضوع بحثانگیز گزارش دو تن از محققان خاکشناس و ژئومرفولوژیستی که یکی در یازدهمین کنفرانس بین المللی علوم خاک ایران منشا آنها را لس قلمداد نموده و دیگری مدعی است این رسوبات متعلق به یک دریاچه قدیمی است که در اثر سرریز نمودن،در آن پارگی ایجاد و آب آن تخلیه شده است و آنچه امروز به عنوان لکههای زردرنگ در بیاضه دیده میشود،منشا دریاچهای داشته و روستای بیاضه برروی همین رسوبات بنا گردیده است.لسی قلمداد شدن این رسوبات،آن هم در این حوضه،که در حال حاضر به عنوان یکی از خشک و گرمترین مناطق ایران،از آن یاد میشود از نظر تاریخ طبیعی منطقه حایز اهمیت فراوان است. بنابراین،طرحی تعریف شد تا با مطالعه دقیق،نسبت به نتایج مطالعات ارایه شده،بتوان به صورت قطعی نظر داد.نتایج حاصل از این تحقیق که با چند روش رسوبشناسی از جمله گرانولومتری مورفوسکویی و تحلیل نسبت دانهها و عملیات برداشت توپوگرافی و تحلیل آن صورت گرفت،نشان میدهد که این رسوبات،علی رغم داشتن ظاهری نزدیک به خصوصیات لسها،در محیطهای رسوبی کمانرژی چون آبگیرها و دریاچههای کوچکتر ایجاد شده و منشا بادی-یخچالی ندارد.
ملخص الجهاز:
"لکههای رسوبی زرد در بیاضه،که در حاشیه کویر مرکزی ایران قرار گرفته است موضوع بحثانگیز گزارش دو تن از محققان خاکشناس و ژئومرفولوژیستی که یکی در یازدهمین کنفرانس بین المللی علوم خاک ایران منشا آنها را لس قلمداد نموده و دیگری مدعی است این رسوبات متعلق به یک دریاچه قدیمی است که در اثر سرریز نمودن،در آن پارگی ایجاد و آب آن تخلیه شده است و آنچه امروز به عنوان لکههای زردرنگ در بیاضه دیده میشود،منشا دریاچهای داشته و روستای بیاضه برروی همین رسوبات بنا گردیده است.
به عبارت دیگر،میتوان نتیجه گرفت که رسوبات زرد بیاضه بیشتر دارای سطحی نزدیک به مستوی و حدود آن ارتفاع خاصی را نشان میدهد و این نشانهها بیشتر مؤید نظر گرجی(7831)در مورد منشاء دریاچهای بودن آنهاست تا نسبت دادن آنها به رسوبات بادی که به لسهای گرم شهرت دارند.
حال آنکه در رسوبات لسی بوشگان لایهبندی رسوبی دیده نمیشود و آنچه به عنوان تغییر رنگ در پروفیل خاکی آن قابل مشاهده است بیشتر معطوف به تحول افقهای خاک در آنست که اولا نشاندهنده قدمت و در مرحله بعدی نبودن لایهبندی مبین لسی بودن انست (به تصویر صفحه مراجعه شود) شکل 8-مقطع لایهبندی شده رسوبات بیاضه تحلیل دانهبندی و مقایسه رسوبات با یکدیگر برای مقایسه رسوبات برداشتشده بعد از عملیات گرانومتری نسبت به محاسبه شاخصهای تراکس، هازن و کودفی اقدام گردید این اندکسها میتواند نظم رسوبات را نشان دهد و این نظم بیانگر منشاء آن محسوب میشود آنچه به عنوان قاعده کلی در این زمینه باید به آن توجه داشت نظم بیشتر رسوبات لسی نسبت به سایر رسوبات از جمله رسوبات دریاچهای است به گونهای که،حد نظم در انتها میتواند بیانگر منشاء رسوب تلقی شود."