خلاصة:
مبهم بودن وضعیت ایران در تقسیم امپراتوری چنگیزی و پیدایش اولوس های چهارگانه مغولی، ادعاها و رقابتهایی را بر سر تسلط بر این منطقه در پی داشت که مهمترین نمودهای آن در مناسبات میان فرمانروایان اولوس جوجی با دربار مرکزی مغول (دستگاه قاآنی) و سپس میان آنها و حاکمان ایلخانی مشاهده میشد. فرمانروایان اردوی زرین با استناد به فرمانی از چنگیزخان مبنی بر محق بودن خویش در استیلا بر ایران و یا دستکم بخشهایی از آن، سعی در تحقق ادعاهای خود میکردند و دربار قاآنی نیز نظر به فتح ایران توسط سپاهیان مشترک امپراتوری و منافعی که در این جهت داشت، سعی در حفظ حاکمیت خویش و مقابله با ادعاهای اولوس جوجی میکرد. رقابت میان اولوس جوجی و دربار مرکزی مغول بر سر ایران تا پیش از شکل گیری حکومت ایلخانی حالتی آرام داشت و در پرتو کارکردهای سیاسی انجام میگرفت، اما با شکل گیری حکومت ایلخانان بنا بر ملاحظاتی چند این رقابت ها تشدید شد و جنبه نظامی و اقتصادی و عقیدتی به خود گرفت. در این مقاله مناسبات حکومت ایلخانی با خوانین دشت قبچاق با در نظر داشتن پیشینه روابط حاکمان این منطقه و دربار مرکزی مغول با محوریت ادعای حاکمیت در ایران بررسی می شود.
ملخص الجهاز:
"فصلنامۀ تاریخ روابط خارجی سال دوازدهم،شماره 46-بهار 1390،صص 79-53 روابط ایلخانان با خوانین دشت قبچاق1 ابو الفضل رضوی2 کیده {IBمبهم بودن وضعیت ایران در تقسیم امپراتوری چنگیزی و پیدایشاولوسهای چهارگانۀ مغولی،ادعاها و رقابتهایی را بر سر تسلط بر اینمنطقه در پی داشت که مهمترین نمودهای آن در مناسبات میان فرمانروایاناولوس جوجی با دربار مرکزی مغول(دستگاه قاآنی)و سپس میان آنها وحاکمان ایلخانی مشاهده میشد.
هرچند که منابع آگاهی هولاکو از مرگقاآن و میل او در کسب مقام قاآنی را به منزلۀ عامل مؤثر برگشت او از شام وباقی گذاردن سپاهیانی اندک به سرکردگی کیتبوقا نویان در آنجا یاد میکنند،ترس ویاز عملکردهای فرمانروای اولوس جوجی و خطری که از مرزهای شمالی قلمرو او راتهدید میکرد در بازگشت او از شام تأثیرگذاری بیشتری داشت(الرمزی،1329:419)،همچنین پس از نبرد عین جالوت و آشکار شدن دشمنی مملوکان و ایلخانان،میانحاکمان دشت قبچاق و سلاطین مملوک روابط حسنهای برقرار شد که این تأثیرگذاریرا مهم جلوه میدهد(مقریزی،ج 1،1355:474-/475ابن کثیر،ج 13،1350:/252الرمزی،1329:431-450).
البته شاید رابطۀ برکه با مملوکان قبل از نبرد عین جالوت بوده باشد،زیرا طبق برخی منابع برکه به لشکریانخود که در سپاه هولاکو حضور داشتند و عازم فتح بغداد بودند دستور داد که به مصر فرار کنند و به پناهندگی نزدسلطان مملوک روند(ابن کثیر،ج 13،1350:252)،اگر این امر صحیح باشد به یقین مسلمانی برکه قبل ازسلطنت او بوده و یا دست کم در اوایل سلطنت مسلمان شده و چون هولاکو عازم بغداد بوده است سعی کرده تا درکنار دیگر عوامل اختلاف از این امر نیز استفاده کند."