خلاصة:
دولت سامانی (٢٦١-٣٨٩ق ) در بالندگی و شکوفایی فرهنـگ و تمـدن ایرانـی -اسـلامی نقـش مهـم و مانـدگاری ایفـا کـرده اسـت . کـلام و فلـسفه نیـز یکـی از شـکوفاترین و پررونق ترین دوره های خود را در خراسان و ماوراءالنهر، در این روزگار سپری نموده است . از این روی در این نوشتار کوشش شده زیرساخت ها و مبانی اجتماعی ، تربیتی ، فکـری و فرهنگی حکمرانان سامانی و همچنین ساختار سیاسی ، اقتصادی و اداری حکومـت آنـان بازبینی شود تا بر مبنای آن نقش سامانیان در ایجاد زمینه های لازم برای رشد فلـسفه و کلام در این سامان شناسایی شود. همان گونه که در متون تاریخی فارسی می توان آثـاری را یافـت کـه دارای ارزش ادبی در خور نگرشی است ، در متـون ادبـی نیـز، آثـاری وجـود دارد کـه نادیـده گرفتن وجه و صبغه تاریخی آنها دشوار است . گذشته از آن خلق یـک اثـر ادبـی خود رویدادی تاریخی است و برخی از آثار ادبی به شیوه های گونـاگون بـا تـاریخ پیوند دارند. قابوسنامه امیر عنصرالمعالی از این دست آثار اسـت . نویـسندٔه اثـر، خود یک حکومتگر است و به یکی از سلسله های حکومتی شـناخته شـدٔه تـاریخ ایران تعلق دارد. کتاب ، خود یک اندرزنامه است و مولف کوشیده با اثـر خـود بـه فرزندش آداب مملکت داری بیاموزد. کتاب آیینه تمام نمای زندگی یک حکمـران است که در آن هـم از «آیـین و شـرط پادشـاهی » سـخن رفتـه و هـم از آیـین «خدمت کردن پادشاه ». گفتارهای کتاب دربارٔه آداب کارزار، آیین دبیری ، آیـین و شرط وزارت و آیین و شرط سپهسالاری درصدد آمـوختن اخـلاق سیاسـی بـه کسی است که پدرش با این کتاب کوشیده است وی را بـرای کـشورداری آمـاده کند. گذشته از اینها، آگاهی های تاریخی کتاب نیز در خور توجـه اسـت . نوشـتار حاضر تلاشی است در بازکاوی ویژگی های تـاریخی ایـن اثـر ادبـی و مـی کوشـد جایگاه این اثر را در پیوند میان دو وجه و صـبغه آن ـ یعنـی تـاریخ و ادبیـات ـ بازشناسد.
ملخص الجهاز:
در زمان سامانیان نظم و نثر فارسی احیاء شـد و شـاعران بـزرگ پارسی گوی ظهور کردند؛ سرزمین سامانیان به ویژه مهد آفرینش بزرگترین آثار حماسی بـود کـه مهـم تـرین آنهـا شاهنامه است که به وسیله ابومنصور محمدبن احمد دقیقی شاعر زرتشتی دربار سامانی آغاز شـد (نولـد کـه ٤٨- ٤٦)؛ کتابی که او به پایان نبرد، فردوسی آغاز و به پایان رساند؛ ابوالقاسم عبدالله بن عبدالرحمن دینوری ، از بزرگان ادب و قلم و اهل دیوان خراسان ، در فنون ادب ، بیش از سی کتاب و رساله نوشت (ثعالبی ، یتیمـة الـدهر، ١٣٦/٤)؛ سامانیان به جهت وابستگی به خاندان های قدیمی و متنفذ، از آداب و رسوم فرهنگ اصـیل ایران آگاهی داشتند و به جهت ارتباط نزدیک با حکمرانان مسلمان ، از آغاز ورود مـسلمانان بـه ماوراءالنهر به ویژه اسدبن عبدالله قسری ، حکمران خراسان ١ با احکام و تعـالیم و علـوم اسـلامی نیز آشنا شده بودند؛ از این روی کاردانی آنان در ایجاد توازن میان خواسته ها و تمایلات ملـی و احکام و اندیشه های اسلامی ، شرایطی را به وجود آورد که تا آن روزگار در ایـران دوره اسـلامی ، سابقه نداشت .