ملخص الجهاز:
"بهنظر میرسد پس از اعمال خشونت تبدیل امکانمندی متافیزیک خشونت به ضرورت فیزیکخشونت،ما دیگرنه با یک دادگی خالی بلکه با یک دادگی محقق شده و پر مواجهیم،پدیدارخشونت دستکم در سه سطح دادگی امکان بروز دارد.
یکی سطح دادگی دلالتی (evitingiS ssennevig) است؛این سطح رابطهی میان زبان و خشونت را قابل بررسی میکند هرچندکه هنوز در اتکا به لایه گذاریهای زبانی یک دادگی تمام و کمال نیست.
تا زمانی که خشونت در سطح امکانی و نه ضروری وجود دارد مفاهیمی مانندخطر (regnaD) و همانطور که اشاره شد ارعاب هم پیوندهای نزدیک مفهوم خشونت هستند.
بیتردید همواره میانخشونت و امکانهای متفاوت بیانی فاصله وجود دارد و همین مفهوم فاصله (ecnatsiD) در مقامگونهای وساطت تمایزگذار برای خشونت عمل میکند.
اگر در نظام دیوانسالارانه کهامکان جابجایی مسئولیتها هم وجود دارد به خشونت بنگریم جا را برای تحلیل مسئولیت فردیتنگ کردهایم و این دستکم با محتوای نگرش پدیدار شناسانهای که این نوشته کوشید از آنسخن بگوید در تضاد است."