ملخص الجهاز:
"در صفحه 26، از سطر نهم و نیز در سه سطر پایانی، باور نویسنده مقاله، مبنی بر اینکه «معادل غیر منضم»ساختی که از طریق فرآیند انضمام حاصل میشود(یعنی مفعول نشاندار با«را»و فعل)هر کدام به دو سطح متفاوت کاربرد شناختی تعلق دارند، الزاما قابل قبول نیست، زیرا ممکن است مثلا ساخت«غذا را خورد»بطور واحد و یکجا در یک سطح جای گیرد.
لازم به یادآوری است که ادات فعلی ویژگیهای حرف اضافهای خود را از دست دادهاند:آنها میتوانند محملی برای تکیه اصلی یا تکیه تقابلی جمله باشند، برای مثال در جمله«برمیگردیم»( midragim rab )عنصر«بر»دارای تکیه است، در حالیکه حروف اضافه(در زبان فارسی)نمیتوانند این دو نوع تکیه را حمل کنند، برای مثال، عنصر«بر»در جمله«بر دل نشست»( tsasen l''''ed rab )بدون تکیه است.
اما در زبانی چون فارسی یک گروه اسمی میتواند نقش قید مکانی را ایفا کند، یعنی از آنجا که این جزء غیر فعلی گزاره مرکب در زبان فارسی قابل گسترش است، میتوان آن را به عنوان گروه اسمی تلقی نمود که نقش گروه قیدی را ایفا میکند، مانند«خانه حاج عباس آقا»در جمله«خانه حاج عباس آقا دزد آمده است»(باطنی 1364:78) همانطوریکه قبلا اشاره شد، برخلاف اجزاء اسمی غیر مکانی و ادات گزاره مرکب، اینگونه اجزاء غیر فعلی میتوانند بعد از فعل قرار گیرند.
به نظر میرسد، «واژگانی شدگی»از جمله شامل آن دسته از گزارههای مرکب میشود، یا«دستوری شدگی»از جمله آن دسته از اجزاء فعلی گزارههای مرکب را در بر میگیرد، که در جاهای مختلف مقاله مورد بحث به عنوان کاربرد«استعاری»یا«بسط استعاری»، مانند«به دنیا آمدن»و«غوطه خوردن»، نامگذاری شده است:در صفحات 22، سطر هفتم از آخر(راجع به ترکیب گروه حروف اضافهای و فعل)، 29، سطر شانزدهم، 32، سطر چهاردهم، 42، سطر پنجم(در خصوص گزاره مرکب ترکیبی)، و نیز در صفحه 43، سطر یازدهم."