خلاصة:
با توجه به ادبیات نظری رشد اقتصادی (مدل های رشد درونزا و برونزا) و شواهد تجربی در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه، توسعه ی پایدار بدون اصلاحات مالی غیر ممکن است. اثرات مثبت توسعه یافتگی بخش مالی بر رشد اقتصادی و همچنین، تغییر و تحولاتی که جوامع بین المللی در بخش مالی داشته اند، اهمیت موضوع را بیش از پیش کرده است. برخی از اقتصاددانان معتقدند که اصلاحات مالی با افزایش سطح پس انداز و افزایش سطح سرمایه گذاری می تواند زمینه ی مناسب رشد اقتصادی را فراهم سازد. همچنین، برخی از اقتصاددانان؛ مانند هرزبرگ و واتسون (2007) و اگیون و همکاران (2004) معتقدند که اصلاحات مالی به وسیله ی جریان های بین المللی سرمایه و انتقال فناوری می تواند بر ایجاد همگرایی درآمدی بین کشورها اثر بگذارد. این مطالعه ضمن بررسی مبانی نظری توسعه ی مالی و معرفی انواع نظام های مالی و چگونگی کارکردهای آن، اثر اصلاحات مالی را بر رشد اقتصادی و ایجاد همگرایی درآمدی بین کشورهای برگزیده ی اسلامی در طول دوره ی 2008-1979 و در قالب داده های تابلویی را تجزیه و تحلیل می کند. نتایج به دست آمده از برآورد الگوها نشان می دهد که اصلاحات مالی از راه های نقدینگی دارای تاثیر مستقیم و معناداری بر رشد اقتصادی کشورهای بررسی شده بوده است. تاثیر متقاطع نقدینگی و رشد اقتصادی بر ایجاد همگرایی درآمدی نیز مستقیم و از نظر آماری معنادار بوده است.
ملخص الجهاز:
"در این مطالعه از متغیرتوسعه مالی(عمق مالی)به عنوان نمادی از اصلاحات مالی در نظر گرفته شده است و برای بازشناسیعوامل مؤثر بر رشد اقتصادی و همگرایی بین کشورهای اسلامی،تأثیر متغیرهایی؛مانند عمق مالی،نرختورم،درجهی باز بودن تجاری و نیروی انسانی بررسی میشود.
4-الگوسازی در این بخش،به منظور تعیین چگونگی تأثیرپذیری رشد اقتصادی کشورهای بررسی شده از اصلاحات مالیو در پرتو مباحث نظری موجود مطالعات انجام گرفته به وسیلهی آندروس اکس1(2001)،برتلمی وواروداکیس2(1996)،روبلس و سانچز3(1997)و همچنین،جاپلی و پاگانو4(1994)استفاده شده کهبه صورت زیر است: برای الگوسازی رشد درونزا به صورت صریح تابع فناوری و تولید زیر به کار میرود: (1) t ???^kA-t A (2) t ???+1^kA-t Y (1)- skO surdnA (2)- sikaduoraV dna ymelehtreB (3)- zehcnaS dna sleboR (4)- onagaP dna iileppaJ جایی که A سطح توسعهی فناوری، K مقدار سرمایه(فیزیکی و انسانی)در اقتصاد و Y میزان تولیداست.
(1)- 2007 MOR-DC,srotacidnI tnempoleveD dlroW (2)- scitsitatS laicnaniF lanoitanretnI (3)- knaB dlroW (4)- dnuF yratenoM lanoitanretnI (5)- tseT namsuaH &%00211AMTG002G% 6-1-برآورد معادلهی رشد اقتصادی همانطور که در جدول شمارهی(1)مشاهده میشود،ضریب متغیر نسبت اعتبارات مالی مهیا شده به وسیلهیبخش بانکی به PDG دارای علامت منفی و از نظر آماری در سطح بسیار بالایی معنادار است که با نتایج تجربیبه دست آمده از کشورهای امریکای لاتین،طبق مطالعهی هابر1(1991)سازگاری دارد.
دیگر ضرایب متغیرهای عمق مالی،مانند نسبت اعتبارات فراهم شده برای بخش خصوصی به PDG ونسبت اعتبارات فراهم شدی بخش بانکی به PDG در هیچ یک از برآوردها به لحاظ آماری معناداریکافی ندارند که در واقع،صفر بودن اثر عمق مالی را بر ایجاد همگرایی درآمدی بین کشورهای برگزیدهاسلامی نشان میدهد و همچنین؛بیانگر عدم کارایی نهادها و مؤسسات مالی و عدم تعمیق جریانهای مالیدر بین این کشورها است."