ملخص الجهاز:
"«تا باد چنین باد!» بهار ادیب برومند {Sدگر رابه از گردش روزگار#بهار آمد و بس گل آورد بار#جهان شد به کردار خرم بهشت#جوان گشت گیتی به فر بهار#به هر بزم گسترده شد هفتسین#به آیین دیرین این جشنوار#فراگرد بستان بنفشه دمید#به صد گونه الوان،هزاران هزار#به هر سو که روی آوری،یاس زرد#دهد عیدی از زر کامل عیار#شکوفه شد انبوهه در باغ و راغ#بدانسان که یک دشت از کوکنار#بسی لاله از هر کران بشکفید#چو تابنده مشعل به هر جویبار#برآورد سر«پامچال»از زمین#به دلکشترین رنگ و زیبانگار#شکوفه بر اندام گیلاس بن#چو رختیست سیمینه بر بشن{o1o}یار#نگر بید را مست و آشفته گون#فروریخته گیسوان در کنار#صف سروز بنگر به گرد چمن#ستونوار و مخروطی و پلهدار#درختان سرسبز پوشیده رخت#ز دیبای رومی،زبرجد نثار#یکی سبز روشن یک سبز سیر#نوازنده چشم است و نوشاخسار#چنار و صنوبر صف آراسته#به سربازی باغ،فرمانگزار#ز«تبریزی»و«کاج»و«افرا»و«بید»#بود بوستان خرم و کامیار#زهی سایه گستر درخت«بلوط»#که شد بادبیزن به هر مرغزار#به هر سوی گلشن یکی«نارون»#برافراشت چتری ز مرد نگار#بن ارغوان بین که زیور فزود#به خیلی درختان پربرگ و بار#درختیست زرینه بر طرف باغ#که بالیده با برگ زرد آشکار#و گویی خزان دیده از خاک رست#نه بل،کز ازل بود زرین تبار#نوا سر دهد بلبل از شاخ سرو#چنان چون قناری ز بید و چنار#منم خود«ادیبی»طبیعتگرای#که گل کرد طبعم،به هر سبزهزار#امید آنکه امسال ایران زمین#ز پیروزبختی شود کامگار#همه مردمش بهرهیاب از سرور#همه بهرهاش رحمت کردگار#ز آزادی آرد به کف دسترنج#به آبادی افزون کند کشت و کارS}{o(1)-بشن-تنهo} اردیبهشت را که بهشتی است در بهار،گرامیمیداریم با یاد بسیاری از بزرگان و عزیزان که نامشان بانام ایران آمیخته است:فردسی سترگ،سعدی بلندآوازه،خیام اندیشهور و ملک الشعرای بهار،رهی معیری،حبیبنعمایی،اسد الله شهریاری،قیصر امینپور،سهراب سپهری،ید الله رویایی و..."