خلاصة:
از آنجایی که ترجمه آسان ترین راه انتقال معارف قرآنی به مسلمانان غیرعرب می باشد، باید آنچنان که شایسته این کتاب آسمانی است، در ترجمه آن دقت نمود و برای ارائه ترجمه ای روان و به دور از اشتباه، باید به ساختارهای زبانی و قواعد صرفی و نحوی توجه نمود. ترجمه آیات تفسیر نور، تأثیرگذار، روان، مطابق با نثر معیار و قابل فهم برای همه اقشار است. ولی با همه این وجود، ایراداتی همچون عدم توجه به ساختارهای صرفی، نحوی، نکات بلاغی و ... در ترجمه آیات آن مشاهده می شود که در این نوشتار، ترجمه آیات از این منظرها بررسی می گردد و به قدر توان و بضاعت، برگردان مناسبی از آیات ارائه شده است.
Since translation is the simplest way for transferring the Qur’ānic teachings to non-Arab Muslims، the translation of this Revealed Book should be undertaken with due care and precision that it truly deserves; and for presenting a fluent and accurate translation، the linguistic structure and the morphological and syntactic rules are to be taken into consideration، as well. The translation of the verses in Tafsīr-i Nūr، is impressive، fluent، and in accordance with standard text and understandable for all of strata. Nevertheless، some failings such as negligence of morphological and syntactic structures، rhetorical points، etc. are observed in the translation. In this article، the translation of the verses are examined from the above-mentioned perspectives and، as per my capacity، a suitable translation of the verses is presented.
ملخص الجهاز:
"کلیدواژه ها: تفسیر نور/ سوره حمد/ بقره/ ترجمه/ نقد و بررسی پیش گفتار فهم درست قرآن کریم و درک معارف بلند آن بر همه مسلمانان واجب است، ازاین رو ترجمه قرآن بهترین راه برای انتقال حقایق آن به دیگر زبان ها می باشد.
در متن تفسیر نور فعل «یخرج» به صورت مرفوع آمده است که احتمال می رود اشتباه چاپی باشد و نیز فعل «تنبت» به فاعل حقیقی خود یعنی خداوند اسناد داده شده است، ولی در آیه این فعل به فاعل مجازی خود، یعنی «الارض» اسناد داده شده و نیز طبق آیین نگارش فارسی، باید بین واژه های سبزی، خیار، سیر، عدس از ویرگول استفاده می شد.
در اینجا «البر» خبر است و نمی توان آن را اسم قرار داد و از همین جا می شود فهمید که آنچه در نظر اهل کتاب مسلم بوده، آن است که آنان قبله خود را نیکی محض می دانسته اند و خداوند در رد آنان فرموده است که این کار شما، نیکی نیست.
» جمله «تعرفهم بسیماهم» حالیه است و در ترجمه حالیه بهتر است از «که» و در صورت اضطرار از «در حالی که» استفاده شود و واژه «سیما» یک اسم مفرد و به معنای «علامت» و «نشانه» است، نه «چهره» که این را کتاب های لغت و خود قرآن در آیه (سیماهم فی وجوههم من أثر السجود)(فتح/۲۹) تأیید می کنند."