خلاصة:
برهان صدیقین اولین بار توسط ابن سینا با ملاک «واسطه قرار ندادن غیر وجود در اثبات واجب الوجود» مطرح شد و سپس تقریرهای گوناگونی از آن ارائه گشت. با تقویت ملاک های ارائه شده در مکاتب متاخر درباره روش یکی از تقریرات بوعلی اشکالی مطرح شده است؛ اما پس از تحلیل براهین به مقدمات و بررسی تقریرات شیخ، از لحاظ منطقی (صورت برهان) و فلسفی (ماده برهان) و با توجه به «جنبه برهانی» و «جنبه صدیقین» هر تقریر، «صدیقین بودن» برهان آوری وی ثابت می شود. در این پژوهش تقریرات مختلف ابن سینا از برهان صدیقین از جنبه های «برهانی» و «صدیقین» ارزشیابی گشته و نقدهایی که به آن تقریرات شده، بررسی می شود.
Seddiqin proof was firstly established by Avicenna، relying on nothing but the very existence and، then، different accounts of the proof were put forth Supporting the standards given in recent shools، one of his methods has been opposed to objection. However، regarding the proofs along with their precedents from both aspects of logical forms and philosophical contents and noticing the two states of being proof and seddiqin، it has been made clear that there is no place for the objection. In the paper، Avicenna`s accounts of the proof and the critiques in the field have been studied.
ملخص الجهاز:
"3. تقریر دوم اشارات ابنسینا در فصل پانزدهم از نمط چهارم، تقریری شفاف دارد که طبق آن حتی از ابطال تسلسل هم بینیاز میشود و برهان او به «صدیقین» بودن ـ با ملاکهای سایر مکاتب ـ نزدیکتر میشود: هر سلسلهای که از علل و معلولات ـ چه به طور متناهی یا نامتناهی ـ ترتیب یافته است، اگر در آن سلسله جز معلول چیزی نباشد، به علتی خارج از سلسله نیازمند است و بهناچار آن سلسله به علت خارجی پیوسته خواهد بود که طرف است.
بنابراین در جمعبندی جنبه صدیقین تقریرات اشارات میتوان گفت: با توجه به مقدمات تقریر دوم ـ که بدون نیاز به ابطال تسلسل و عدم اشتراط متناهی یا نامتناهی بودن سلسله، وجود واجبالوجود را ضروری دانست ـ نمیتوان بر «عدم صدیقین بودن» برهان او در اشارات ـ چنانکه برخی فلاسفه معتقدند ـ صحه گذاشت؛ اما همانطور که گذشت، «صدیقین بودن» تقریر اول بوعلی ـ که وجود مستقلی برای جمله و مجموعه در نظر گرفته و مجموعه را غیر از جمع شدن تکتک آحاد دانسته است ـ با توجه به ملاکهای مطرحشده ازسوی سایر مکاتب، قابل تأمل میباشد؛ هرچند طبق ملاک بوعلی، برهانی صدیقین است.
(ابنسینا، 1411: 150) شیخالرئیس در این تقریر علاوه بر مبتنی نکردن آن بر ابطال دور و تسلسل، از ذات بر ذات دلیل آورده و فقط از یک مقدمه تصدیقی «الحقایق لاتبطل البتة» بهره گرفته است که این امر علاوه بر تقویت جنبه برهانی، نشانگر قوت جنبه صدیقین میباشد؛ زیرا علاوه بر اینکه مقدمهای وجودی است، اشاره به فعلیت و خارجیت حقیقت وجود دارد که در کمتر بیانی دیده میشود و بر ملاکهای صدیقین بودن از دیدگاه صدرا نیز انطباق دارد؛ هرچند وی در این مقام، ادعای صدیقین بودن را نداشته و شاید همین امر، کمتر کسی را متوجه این بیان شیخ کرده است."