خلاصة:
تحولات مختلف اجتماعی و سیاسی دوره قاجار،باعث ایجاد بستر جدیدی در عرصه هنر ایران شد.این هنر در عصری ظهور کرد و توسعه یافت که نه تنها در ایران،بلکه عمده کشورهای دیگر جهان نیز دست خوش موج عظیمی از تحولات اجتماعی،سیاسی، قتصادی،صنعتی،فرهنگی و هنری شدند.تحولاتی که از یک طرف،سن،ت های فرهنگی و هنری بخش عظیمی از ملل جهان را تهدید کرده و یا به چالش کشانید و از طرف دیگر،واکنش های متفاوتی را در حوزه های فرهنگی مختلف موجب شد.نقاشی ایران که عموما با مفاهیمی فرا واقعی و عرفانی و... همراه بود؛در دوره قاجار،این ویژگی خود را به یکباره از دست می دهد و مضامینی این جهانی و ناسوتی جای آن ها را می گیرد.در این پژوهش،به تحلیل توصیفی بر اساس اسناد تاریخی که به دلایل شکل گیری پیکره نگاری و عوامل موثر بر آن توجه شده و خصوصیات و ارزش های آن در زمان حکومت قاجار مورد پرداخته شده است. نقاشی ها و تصاویر دوران قاجار از نظر اهمیت و نقش سیاسی،اجتماعی آن ها مورد بررسی واقع شده اند. برای ارزیابی از تصویرگری دوره قاجار،به چگونگی بهره جویی از تصویر برای تثبیت اقتدار پادشاهی در دوران قاجاریه،پرداخته شده است،سپس در بخش دیگر،به نقش مبتکرانه ای که فرمانروایان قاجار از تصویرگری برای رواج اعتقادات و آیین های درباری بهره جستند، اختصاص یافته است.تشریک مساعی و ارتباطات فرهنگ ایرانی با اروپا و تاثیر و تاثرات آن بر نقاشی این دوره نیز بخشی از این پژوهش است.این تحقیق تلاش داشته که ابعاد جدیدی از هنر این دوره را با توجه به تحولات سیاسی و اجتماعی معرفی نماید.
ملخص الجهاز:
"از نظر اقتصادی با وجود ثروتمند بودن دربار در دورۀ آقا محمد خان،تجارت در ایران بسیار تنزل کرد و راه بازرگانی ایران با کشورهای دیگر بسته شد»(مستوفی،1377:14) «قبایل قاجار به صورت وفادارانه به هنگام به قدرت رسیدن صفویه به آنها خدمت کرده بودند،آنها خود را به مثابه وارثان واقعی صفویه میشمردند و میکوشیدند وابستگی خود را به این سلسله مورد تأکید قرار دهند»(دالمانی،1378: 547)،در نتیجه،در«دور ان کوتاه سلطنت آقا محمد خان اولویت برنامههای دربار،با مرمت و بازسازی آثار صفوی و نقاشیهای دیواری نزدیک به شیوۀ صفوی در اماکن صفوی و بناهای جدید بود.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) اگرچه دربار قاجار مشکل مشروعیت حاکمیت داشت؛و فتحعلی شاه برای سرپوش گذاشتن بر ضعفها و شکستهای نظامی خود به مدد هنر و ادبیات ایرانی و در عینحال درباری،شکوه خود را به رخ میکشید،«دربار ناصر الدین شاه،برعکس،برای توجیه وجهۀ شرعی خود،نه تنها همسویی با وجوه مذهبی هنر و ادبیات مردمی را در پیش گرفت،بلکه خود بزرگترین حامی و حتی بدعت گذار عامیانهسازی هنر بدل شد.
«فتحعلی شاه در جستجوی تثبیت قدرت خود به عنوان رهبر جامعه شیعه،میانجی بین دستورهای اجتماعی و میراث سنتهای باستانی شاهان ایران به وسیلۀ نقاشیهای ثابت از خودش،دربارش و تجهیزات نظامی خود شده بود،نقاشیهای اندازۀ طبیعی این دوره توصیف تصویری از پادشاهی آگاه،با فرهنگ تاریخی و برجسته میدهد.
بازگشت به هنر و فرهنگ و ادبیات قرون گذشته،انتساب شاهان قاجار به اتفاقات افتخارآمیز گذشتۀ تاریخی ایران در جهت توجیه حقانیت حاکمیت آنها،و نیز تحریک روحیۀ وطنپرستی برای مقابله با تهدیدهای نظامی متعدد خارجی و سرپوش گذاشتن بر شکستهای نظامی،از مهمترین عوامل به وجود آمدن پیکرهنگاری درباری است."