ملخص الجهاز:
"ولی چه ساختار امنیتی مورد قبول دولتهای منطقه است یا بر آنها تحمیل خواهد شد؟ به دنبال پرسش فوق،این سئوال مطرح میشود که کدام یک از بازیگران منطقهای یا غیر منطقهای،برتری و سلطه خود را بر منطقه اعمال خواهد کرد؟ با توجه به اهمیت موضوع،تعداد بازیگران،و شدت رقابتها،تعجبآور نیست که تا کنون ساختار امنیتی پایداری ایجاد نشده است و امروزه،با در نظر گرفتن دگرگونیهای سیاسی و نظامی در خلیج فارس از یک سو،و تحولات نظام بین الملل(که خلیج فارس یک زیر-سیستم آن است)از سوی دیگر،مشکل ایجاد یک ساختار امنیتی با ثبات دو چندان شده است.
چرا در این زمان که دولتهای منطقه به بالاترین سطح صلح و ثبات نیاز دارند ادعاهای بیپایه نسبت به جزیره ابو موسی مطرح میشود و در کنار بحران داخلی عراق صحنهء سیاسی خلیج فارس را آشفته میکند؟ موضوع در قالب دو اندیشهء رقیب،که بازیگران مختلف در صدد مشروعیت بخشیدن به آن هستند،قابل بررسی میباشد.
بعنوان مثال دبیر کل شورای همکاری خلیج فارس خواهان روابط نزدیکتر ایران با دولتهای عضو شورا شده و تاکید کرده بود که«ایجاد تفاهم با ایران یکی از اهداف پنج گانه شورا برای دوران بعد از جنگ میباشد»13 برای یافتن پاسخ،میتوان موضوع را در سه سطح مورد بررسی قرار داد: 1-شرایط سیاسی داخلی کشورهای عرب.
17اگر مصر عدم توجه کویت و عربستان سعودی به بیانیه دمشق را نادیده میگیرد18به این دلیل است که منافع سیاسی، اقتصادی و فرهنگی زیادی در خلیج فارس برای خود میبیند: 1)با توجه به پیوستگی اقدامات دولتها در مناطق مختلف به یکدیگر،اتخاذ مواضع ضد ایرانی از سوی قاهره،وسیلهای برای منزوی مردن ایران و قطع رابطهاش با جنبشهای اسلامی و کشورهای همسایه مصر انگاشته میشود."