خلاصة:
ابلیس از جنس ملائکه بوده و دلایل عقلی و نقلی نیز در تایید آن وجود دارد. قرآن کریم متناسب با فرهنگ مخاطبان اولیه خود ابلیس را از جن معرفی کرده است زیرا عرب جاهلی به هر موجود پوشیده از نظر «جن» می گفت. در قرآن کریم گاه لفظ جن به جای ملائکه به کار رفته است. ابلیس می تواند بر بندگان عاصی خدا مسلط شده و آنان را دچار وسوسه یا حتی بیماری جسمی نماید. عرب جاهلی ابلیس را مظهر پلیدی ها و مار را مظهر ابلیس می شناخت.
ملخص الجهاز:
"اشکالاتی بر نظریه ملک بودن ابلیس این اشکالات را که اکثرا شیخ طوسی و طبرسی آنها را نقل قول نمودهاند میتوانفهرستوار چنین خلاصه کرد: 1-خداوند در قرآن ابلیس را از جن معرفی کرده(نک:الکهف،50)و هر کجا نامیاز جن به میان آورده منظور همان جن معروف است؛ 2-آیه 6 سوره تحریم ملائکه را از نافرمانی امر خدا مبری میداند(طوسی،151/1)و راجع به ملائکه ابدا ذکر گناهی در قرآن نیست(قرشی،287/6)؛ 3-برای ابلیس ذریه و نسل است(نک:الکهف،همان)،درحالیکه ملائکه روحانیاندو توالد و تناسل ندارند؛ 4-مطابق آیه 1 سوره فاطر ملائکه فرستادگان خداوند هستند؛اگر بر آنان فسقی رواباشد،دروغ نیز رواست؛در این صورت نمیتوانند فرستاده قرار گیرند(طوسی،152/1)؛ 5-امر خدا در سجده به آدم(نک:الاعراف،11)خطاب به ملائکه و جنیان هر دوبوده است،اما به دلیل کثرت ملائکه در مقایسه با جنیان به لفظ ملائکه اکتفا شده و یا شایداستثناء از نوع منقطع بوده است(طبرسی،190/1)؛ 6-ممکن است منتقد به این حدیث امام صادق(ع)متوسل شود که نقل شده:«جمیل بن دراج از آن حضرت پرسید:آیا ابلیس از ملائکه بود یا کاری از آسمان رابر عهده داشت؟فرمود:از ملائکه نبود و کاری از آسمان را مباشرت نداشت.
حال با در نظر گرفتن جمیع مطالب و آیات مذکور،اگر بخواهیم نظر مفسران اخیر رادر رابطه با داستان ایوب(ع)بپذیریم ناچاریم یکی از این دو احتمال را متصور شویم:یکی اینکه با توجه به عصمت انبیاء تنها میتوان گفت شاید ترک اولایی از آن حضرتسرزده که ایشان را مستحق تسلط شیطان بر جسم خود نموده است و احتمال دیگر اینکهشاید خداوند در مرحله آزمایش الهی هم،علاوه بر عصیان بنده،به شیطان اجازه تسلطمیدهد."