خلاصة:
روایات اساطیری همواره با اشارت ها و دلالت هایی رمزگونه و نمادین بـا امـوری شگفت همراهند و این شگفتیها در منطق اسطوره ، چیزی جـز باورهـا، امیـال و آرزوهای دیرین انسان هایی کهن برای رهایی از ابهامات و پیچیدگی هـای هسـتی نبوده است ؛ یکی از این امور شـگفتیزا، دگردیسـی موجـودات و پدیـده هـا بـه یک دیگر است که خود حاصل خلاقیت هایی کهن و نشان گـر تجلیـات گونـاگون روانی، اجتماعی، زبانی، زمانی و مکانی انسان ها در دوره های باستانی است . ایـن دگردیسیها گاهی در متون حماسی جلوه هایی خـاص بـه خـود مـیگیرنـد. در «گرشاسب نامه »ی اسدی طوسی نیز یکی از این دگردیسـی هـا، پیـدایی «مـار» از«خون » آدمیان در روایت «بنای سیستان » است . این جستار بر آن شده است تـا بـا استناد به پاره ای از قراین و شواهد و تحلیـل آن هـا، رازوارگـی ایـن شـگفتی را بازنماید؛ تلاشی که میتواند آفرینش «مار» از «خون » را با برخورداری از مفاهیمی تمثیلی و گاه پارادوکس گونـه هـم چـون بقـا، اقتـدار، حیـات ، اسـتحکام و نیـز، دژمنشیهای سالارمدارانه تبیین کند. انعکاس این پدیده در گرشاسب نامه ی اسدی طوسی گواهی بر اصالت و قدمت این منظومـه ی عظـیم حماسـی اسـت و خـود مجملی است از تفصیل های رازناک در اساطیر کهن ایرانی .
ملخص الجهاز:
"ک :اسـدی طوسی، ١٣٧٦: ٨٢)، در شگردو پردازشی تـازه و پـارادوکس وارخواسـته انـد چهـره ی منفورو اهریمنی ضحاک را نشان بدهند تا شاید تهمت هـایی چـون «تبلـور معکـوس و دیگر گونه ی اسطوره های کهن قومی »٥از ساحت منظومه و روایـات آن زدوده شـود؛ از این رو با مدد گرفتن از این وجـه نمـادین مـار، یعنـی دژمنشـی و اهریمنـی بـودن آن ، روییدن مار از خون بی گناهان می تواند یادآور مارهای اهریمنـی ضـحاک در حماسـه ی ملی ما باشد که جز به مغز بیگناهان سیر نمی شـدند؛ شـاید بتـوان گفـت اطـلاق لفـظ صریح «مار» بر ضحاک در ابیات زیر قرینه ای بر اثبات مدعای یـاد شـده ، یعنـی دلالـت ضمنی مار بر خبث درون و ظلم ضحاک باشد: کس ار دیدمی من سزای شـهی ازین مارفـش کـردمی جا تـهی (همان ، ٨٢) گفتنی است ، این دیدگاه متضمن نکته ای است که اندکی درنگ می طلبـد: هـر گـاه توجیه اخیر را بپذیریم ، میتوان علتی دیگر بر کشتار خونین گرشاسب یافت ؛ به تعبیری دیگر صرف نظر از استمدادازقدرت و نیروی نهفته در خون -که پیش تر ذکر آن رفـت -عاملی دیگرمی تواند این کشتارو به بیانی دقیق تر، حضور «خون » را توجیه کند."