خلاصة:
مدیران ارشد دانشگاه ها برای گزینش، نگهداری و تسهیل فرصت های پیشرفت حرفه ای اعضای هیات علمی کارآمد، مسئولیتی عمده بر عهده دارند. برای ادای این مسئولیت، مدیران نیازمند اتخاذ تصمیم های مهمی هستند. اهمیت اندازه گیری اثربخشی تدریس به دلیل فراهم ساختن مستنداتی است که برای اتخاذ چنین تصمیم های سرنوشت سازی درباره آینده نظام آموزش عالی بکار می رود. به دلیل پیچیدگی فرایند اندازه گیری اثربخشی تدریس دانشگاه ها باید راهبردهای متنوع و متفاوتی را برای اندازه گیری اثربخشی تدریس مدنظر داشته باشند تا تصویری جامع، معتبر و صحیحی از عملکرد اعضای هیات علمی فراهم شود. معیارها و شاخص های موردنظر در نظام آموزش عالی هرکشوری تعیین می کند که در فرایند ارزیابی اثربخشی تدریس چه چیزی باید اندازه گیری شود و چگونه اندازه گیری به انجام برسد. این مقاله، الگویی مرکب از راهبردهای مختلف اندازه گیری اثربخشی تدریس، نوع ابزار بکار رفته در آنها، ارائه کننده مستندات، افراد ذی نفع از آنها و نوع تصمیم گیری بر مبنای آن مستندات را تشریح می کند. این راهبردها می توانند در اتخاذ تصمیم های مربوط به فعالیت های بهبود فرایند تدریس و امور استخدامی اعضای هیات علمی، بکار روند.
Top university managers are responsible for selecting and retaining qualified academic members and facilitating their career advancement opportunities. To fulfill this responsibility، the managers need to make important decisions. The value of measuring the effectiveness of teaching lies in the role it plays in providing evidence significant to making such decisive decisions about the future of the higher education system. Due to the complexity of measuring the effectiveness of teaching، universities should consider diverse strategies in order to be able to portray a comprehensive، reliable and correct picture of the academic members' performance. The criteria important to the higher education system of any country determine the factors to be measured in the process of evaluating teaching effectiveness and how this measuring should be done. This article explains a composite pattern of different strategies for evaluating teaching effectiveness، the type of tools employed، the evidence providers، the stakeholders and the type of decision making based on the evidence. These strategies can be used in decision making concerning the activities related to improving the teaching process and employment procedures of academic members.
ملخص الجهاز:
در نظام آموزش عالي کشور نيز با ابلاغ آيين نامه ارتقاي مرتبه اعضاي هيأت علمي دانشگاه ها و مؤسسه هاي آموزش عالي، پژوهشي و فناوري مصوب (١٣٨٧/٨/١٨)، انجام نظرخواهي از دانشجويان و طلاب براي ارزشيابي کيفيت تدريس عضو هيأت علمي در پايان هر نيمسال تحصيلي براي هر درس با يک کاربرگ ١٥ گويه اي و با طيف نه گزينه اي (از گزينه ١٢ تا ٢٠) تدارک ديده شده است .
پرسشي که وجود دارد، اين است که اگر نتايج اين ارزيابي ها مشابه است ، چه لزومي دارد که از دانش آموختگان نظرخواهي شود؟ پاسخ اين است که تهيه يک مقياس ارزيابي دانش آموختگان با سؤالات متفاوت نسبت به ارزيابي دانشجويان و ارسال آن به فاصله يک تا چند سال بعد از دانش آموختگي از طريق پست الکترونيکي يا نامه ميتواند اطلاعات جديدي در زمينه کيفيت تدريس ، مفيد بودن پيشنيازهاي دروس ، نيل به پيامدهاي برنامه ، اثربخشي رويه هاي پذيرش دانشجو، آماده شدن براي اشتغال پس از دانش آموختگي و آمادگي براي کار در دنياي واقعي ارائه نمايد.
خودارزيابي توسط هر مدرس ، دانش او درباره تدريس و اثربخشي درک شده در کلاس را به اثبات ميرساند، اما در اتخاذ تصميم مربوط به امور استخدامي ، اين اطلاعات بايد به صورت انتقادي مورد بررسي قرار گيرد و با ساير مستندات مقايسه شود.
), The course portfolio: How faculty can examine their teaching to advance practice and improve student learning.