ملخص الجهاز:
"در حوزهی شهرسازی هم، که در واقع همان «معماری شهر» است، کسانی اساسا مفهوم «شهر اسلامی» را قبول ندارند و استنادشان هم به این است که ما در هیچ بخش از آموزههای اسلامی با یکسری متون مشخص که دقیقا روی این مسأله تمرکز کرده و مبانی آن را شرح داده باشد مواجه نیستیم؛ همچنین در طول تاریخ شهرسازی اسلامی در مواردی شاهدیم کاربرد و کارکرد فضای شهری مبنای ظهور یک شهر در سرزمین اسلامی بوده است و نه الزاما اینکه یک شهر براساس آموزههای دینی -مثلا فرمی که دین ارائه میدهد و این فرم را در جهت تکامل انسانی و تحقق اهداف دین بسیار مؤثر میداند- به وجود آمده باشد.
اگر بخواهیم به صورت مستقیم به آیات و روایات اشاره کنیم تا به ایراداتی که طرفداران مکتب تفکیک مطرح میکنند دچار نشویم آیا بازهم ادله به قدر کافی وجود دارد؟ خود من برای اینکه گرفتار این حوزهی مناقشهبرانگیز نشوم، استنادات اصلیام به آموزههایی است که به طور مستقیم از قرآن و سنت استخراج میشود.
علاوه بر نقش حضرت علی (علیهالسلام) در بحث شهرسازی، قرآن هم روی مفهوم «مدینه» خیلی نظر دارد ولی نه الزاما با کلمهی مدینه، بلکه در قرآن قراء و قریه هم وجود دارد؛ اگرچه الان قریه به روستا اطلاق میشود ولی در قرآن این اصطلاح صرفا به روستا اشاره ندارد، مثلا در آیهی «ولو ان اهل القراء آمنوا واتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء و الارض» قراء اعم از شهر و روستاست؛ ولی در قرآن فرمی ارائه نشده است و اساسا کارکرد سنت همین گشودن لایههای مکنون آیات است."