خلاصة:
این مقاله با روش مطالعه اسنادی و تحلیلی و با هدف تعیین نقش حکومت در اشاعه تربیت در جامعه از دیدگاه امام خمینی قدسسره تدوین یافته است. بدینمنظور، سه بعد نظریات امام خمینی قدسسره درباره تعلیم و تربیت انسان، نقش حکومت در اجرا و بهبود بخشیدن به امر تربیت در جامعه و راهکارهای ایفای این وظیفه بهوسیله حکومت تحلیل شده است. حاصل مقاله اینکه در اندیشه حضرت امام، حکومت جایگاه ویژهای دارد؛ زیرا حکومت صالح میتواند با مبنا قرار دادن شریعت اسلامی، مهمترین عامل در تربیت افراد جامعه باشد.حضانت عبارت است از اقتداری که قانون بهمنظور نگهداری و تربیت اطفال تا زمان رسیدن به بلوغ و رشد، به پدر و مادر اعطا میکند. به دلیل اهمیت حضانت در بعد تربیتی و تأثیرگذاری آن در آینده فرزند از یکسو و پرسشهای فراوانی که در اینباره وجود دارد از سوی دیگر، این پژوهش انجام شده است. در این پژوهش که به روش توصیفی ـ تحلیلی تدوین شده، این نتیجه به دست آمده که برخلاف مشهور فقهای امامیه و مطابق با ماده 1169 (اصلاحی 1382) قانون مدنی، در صورت حیات والدین، حضانت کودک تا هفت سالگی به عهده مادر و بعد از آن به عهده پدر میباشد و در این خصوص تفاوتی هم میان پسر و دختر نیست. اگر فقط یکی از آن دو زنده باشد، نسبت به سایر خویشاوندان در سرپرستی کودک اولویت دارد. در صورتی که هیچیک از پدر و مادر زنده نباشند، حضانت به جدپدری میرسد و در صورت عدم وجود ولی، مسئولیت متوجه خویشاوندان به ترتیب تقدم در ارثبری میشود.
ملخص الجهاز:
"یکی از دلایل تأکید حضرت امام قدسسره بر تربیت و تزکیه نفس آن است که نفس تزکیهشده در راستای ارزشهای الهی قرار میگیرد و مطیع خداوند و بیتوجه به قدرتهای غیرالهی است؛ از اینرو، اهتمام بر این امر را بر همه آحاد جامعه لازم، و ضرورت آن را برای کسانی که با تربیت مردم سروکار دارند، افزون میشمرد.
از دیدگاه امام خمینی قدسسره، غایت تربیت هرکس در این است که در خدا ذوب شود و همه افعال او الهی شود، نه اینکه فدای دولت و جامعه شود؛ بلکه بهعکس، انسان مؤمن نباید برای دلخوشی و رضایت مردم کار کند و باید تنها متوجه خدا باشد (همان، ج 17، ص 284).
افزون بر توجه به ذهن و جسم شاگردان، باید جان و قلب آنان را نیز در نظر بگیریم و این مستلزم رعایت دقیق اصول تربیت معنوی است (همان، ص 297)؛ اصل سوم این است که در تبلیغ و تربیت اسلامی، اصل بر مدارا و دعوت مسالمتآمیز است؛ اما اگر گروهی بخواهند با فریب یا زور از این هدف جلوگیری کنند، میتوان برای نجات و هدایت مردم که مهمترین هدف حکومت است، برخورد خشن و فیزیکی کرد (همان، ص 282)؛ اصل چهارم آنکه، مشکلات و مصیبتها بهخودیخود منظور نیست؛ اما وجود آنها در مسیر تربیت و اصلاح نفس و جامعه گریزناپذیر است و در صورت صبر و برخورد منطقی، میتوان آن را به بهترین فرصت و ابزار رشد و تعالی تبدیل کرد."