خلاصة:
اخلاق باور رهیافتی در معرفت شناسی معاصر اسـت کـه بـر اسـاس آن ، تخلـف از بایسته های معرفتی و اعتقاد بدون قـرائن و اسـتدلال ، امـری غیراخلاقـی شـمرده می شود. در قرن نوزدهم ، ویلیام کلیفورد با صـورت بنـدی جدیـدی از قرینـه گرایـی حداکثری که رویکردی مالوف بین معرفت شناسان بود، این رهیافـت را ارائـه کـرد. این پژوهش بر آن است تا با ارائه سیر منطقی در تبیین وی از اخلاق باور، به نقـد برخی از مراحل آن بپردازد. تعاقب باور و عمل ، ارتباط شبکه ای باورهای یک فرد و نیز باورهای تمام افراد یک جامعـه ، قرینـه گـرا و وظیفـه گـرای حـداکثری بـودن ، غیراخلاقی بودن تخلف از این وظیفه و نادرست پنداشتن دینداری ، پنج مرحله مهم این فرآیند است که با مروری انتقادی بررسی می شود.
ملخص الجهاز:
سخن در ایـن است که فرد، باور خود را چگونه و با چه پشتوانه هایی بـه دسـت آورده اسـت ؟ طیـف وسـیعی از ایده ها از سهل گیری تا سخت گیری در میـان معرفت شناسـان در ایـن بـاره رایـج اسـت ؛ در قـرن نوزدهم ، فیلسوف و ریاضیدانی به نام ویلیام کینگدن کلیفورد (١٨٧٩- ١٨٤٥) با طـرح ایـده اخـلاق باور در قالب یک مقاله با همین عنوان ، ملاک سخت گیرانه ای فراروی باورهـای بشـر قـرار داد و معتقد شد: «همیشه ، همه جا و برای همه کـس ، پـذیرش باورهـا بـدون شـواهد و قـرائن کـافی (اخلاقا ) خطاست ».
نکته مهـم آن اسـت کـه مـا (افـراد اجتمـاع ) دربـاره او چـه خـواهیم گفـت ؟ کلیفـورد او را مقصـر اصـلی در بـه کـام مـرگ فرسـتادن مسـافران می دانـد و معتقـد اسـت هرچنـد آن فـرد نزد خود صداقت داشت و صادقانه به ایـن بـاور رسـیده بـود کـه کشـتی طوفـان دیـده بـاز هـم می توانــد از ابــتلای جدیــد ســربلند بیــرون آیــد، بــا ایــن همــه چنــین صــداقتی او را ســودی نمی بخشد و او حق نداشـت بـر اسـاس چنـان شـواهد ناکـافی ای از اسـتحکام کشـتی مطمـئن شود و مسافران را بـه کـام حادثـه ای محتمـل بفرسـتد.
٢ سـخن در آن نیسـت کـه بــاور او صــادق اســت یــا کــاذب – البتــه ایــن بحــث مهــم اســت و در جــای خــود واکــاوی می شود و ارزش سـنجی صـدق ، مؤلفـه دیگـری بـرای قضـاوت اسـت – بلکـه سـخن بـر سـر آن اســت کــه صــاحب عقیــده ، آن را چگونــه بــه دســت آورده و از چــه طریقــی بــدان معتقــد شده است ؟ این پرسش دربـاره هـر بـاوری مطـرح می شـود؛ چـه بـاور شخصـی و درونـی فـرد باشـد و بـه امـور اختصاصـی او مربـوط شـود و چـه بـاوری باشـد کـه در روابـط و پدیـده های اجتماعی مؤثر افتد و با کار و بار دیگران درهم تنیده باشد.