چکیده:
منظور از چالشهای نظری، نظریه های موافق و مخالف با مذاکره و برقراری روابط میان دو کشور ایران و ایالات متحده آمریکاست. بر این اساس، موضوع از دو زاویه مورد بحث و بررسی قرار گرفته است: یکی ریشه های تقابل و دیگری زمینه های تعامل میان دو کشور. در بخش اول ضمن مقایسه مبانی و اصول سیاست در ایران و آمریکا و نیز با اشاره به ریشه های فکری، ایدئولوژیک، تاریخی و سیاسی چالش میان دو کشور، به این نتیجه می رسیم که چالشهای میان دو کشور عمیق تر از آن است که به سادگی بتوان از مذاکره و رابطه عمیق و دوستانه میان دو کشور صحبت کرد. در عین حال، این بحث به معنی غیر ممکن یا محال بودن مذاکره هم نیست؛ زیرا حداقل در بعد نظری زمینه هایی وجود دارد که تعامل میان دو کشور را تحت شرایط خاصی ممکن می داند. بنابراین در بخش دوم، موضوع بحث از سه دیدگاه قابل توجه است: اول از دیدگاه موافقان و مخالفان مذاکره در ایران؛ دوم از زاویه دید مخالفان و موافقان رابطه در آمریکا و سوم از دیدگاه گروهی که در هر دو کشور حالتی میانه دارند. در ایران، عده ای بر مذاکره و رابطه با آمریکا اصرار دارند؛ در حالی که عده ای دیگر به لحاظ شرایط سیاسی و اعتقادی، بر مذاکره نکردن با آمریکا تاکید می کنند و روابط ایران و آمریکا را به دلیل وجود تعارض در بنیان های فکری دو کشور، مغایر با راهبرد های کلان نظام می دانند. در ایالات متحده نیز عده ای معتقدند این کشور برای تامین منافع حیاتی باید روابط خود را با ایران بهینه کند؛ در صورتی که عده ای فکر می کنند باید ایران را محدود نمود. اما بر اساس دیدگاه سوم، شناخت ریشه های اصلی اختلافات ایران و آمریکا و تحلیل صحیح از رویکردهای فی مابین، شناخت دقیق واقعیت ها و پرهیز از هرگونه افراط و تفریط و دوباره کاری در سیاستگذاری ها و تصمیم گیری ها، شناخت راهکارها و خط مشی های استراتژیک اصولی و عملی دو کشور در برخورد با یکدیگر و ایجاد مصونیت در برابر پیامدهای نامطلوب این برخوردها نیز باید مورد توجه قرار گیرد.
خلاصه ماشینی:
در بخش اول ضمن مقایسۀ مبانی و اصول سیاست در ایران و آمریکا و نیز با اشاره به ریشه های فکری، ایدئولوژیک ،تاریخی و سیاسی چالش میان دو کشور، به این نتیجه میرسیم که چالشهای میان دو کشور عمیق تر از آن است که به سادگی بتوان از مذاکره و رابطه عمیق و دوستانه میان دو کشور صحبت کرد.
به هر حال ، اگر چه در ایران این موضوع ، به علت گره خوردن با مبانی، ارزش ها و اهداف انقلاب اسلامی از حساسـیت ویـژه ای برخـوردار اسـت ، امـا بـر اسـاس فرضـیۀ تحقیق ، با تفکیک میان اهداف راهبردی و غیرراهبردی و نیز با اولویـت بنـدی اهـداف دو کشور و نگرش صحیح بـه فرصـت هـا، تهدیـدات ،موانـع و چـالش هـای داخلـی و خارجی وبا کاهش چالش های نظری موجود، می توان حداقل زمینه های نظری تعامـل میان دو کشور را فراهم کرد.
نفوذ این جریان فکری در ایالات متحده آمریکا به حدی است که باعث شده عـلاوه بـر تأثیرگذاری در نتیجۀ انتخابات ، بسـیاری از رفتارهـای فـردی و اجتمـاعی دولتمـردان و سیاستمداران آمریکایی را نیز تحت الشعاع خود قرار دهد (مؤسسۀ مطالعاتی ابرار معاصر تهران ، ٤٠:١٣٨٣ـ٣٥).
٣. چالش های سیاسی میان دو کشور تنش ها و اقدامات دو کشور نسبت به یکدیگر در طول دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی سبب شده تا بر شدت بدبینیها و رویکردهای منفی موجود افزوده شود و چالش هایی را در ایجاد روابط و مذاکره بین جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا به وجود آورد.
طرفداران این دیدگاه معتقدند که اگر ایران خواهان توسعۀ اقتصادی است باید در زمینۀ روابط خارجی خود به ویژه در مورد ایالات متحده تجدیدنظر اساسی کند.