خلاصه ماشینی:
"در ادامه این فصل به مفاهیم اساسی که همان هدف تمام مدیران میباشد میپردازد و بیان مینماید که وظیفه آنها ایجاد محیطی برای کوششهای گروهی است که در آن افراد برای تحقیق هدفهای گروه کمترین مقدار دادهها مثل پول،وقت،کوشش،ناراحتی و مواد را صرف میکنند.
در ادامه متذکر میشود که مدیریت شاید یکی از غیردقیقترین علوم اجتماعی باشد ولی نباید فراموش کرد که حتی در دقیقترین علوم مثل فیزیک هنوز هم زمینههایی قرار دارد که دانش علمی درباره آنها وجود نداشته و باید از طریق ایجاد فرضیات توسعه پیدا کند.
در این فصل همچنین بر تئوری عملیاتی تأکید میشود که مربوط به مواردی است که مدیران واقعا در عمل انجام میدهند و برای اینکه بتوان الگوهای مختلف مدیریت را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد به ارزیابی 11 رویکرد از جمله رویکرد رفتاری متقابل افراد، رویکرد تجربی یا موردی،رویکرد سیستمهای اجتماعی تعاونی و...
در ادامه این موضوع به این نکته توجه دارد که مطالعهء اعمال متقابل انسان خواه در زمینهء مدیریت یا زمینههای دیگر مفید و مهم است و نمیتوان آن را نفی کرد،ولی به سخنی میتوان گفت که زمینه رفتار متقابل افراد تمام مسائل مدیریت را شامل میگردد.
رویکرد نقشهای مدیریتی اساسا آنچه را که مدیران واقعا انجام میدهند مورد مشاهده قرار داده و از این مشاهدات به این نتیجه میرسد که فعالیتهای مدیریتی چیست؟ تئوری و علم مدیریت به عنوان یک سیستم از سایر زمینههای دانش سازمانیافته گرفته شده است.
در ادامه اهمیت برنامهریزی ساخت سازمان مورد تأکید قرار گرفته است و پیشنهاداتی برای جلوگیری از مسائلی که به دلیل انعطافناپذیری یا به وسیله تضادهای نامطلوب ایجاد شده،ارائه میگردد."