خلاصه ماشینی:
"آنچه از تو در خاطرم مانده، این است که نام محمود بخشی موخر را اولین بار به عنوان گرافیست مجله «مجسمه» شنیدهام؛ ولی بعد مثل این که توجه بیینال سوم مسیر تو را به کلی تغییر داد؟ نه، من در همان سالی که میگویی، دومین نمایشگاه انفرادی مجسمهام را در گالری برگ برگزار کرده بودم و دو سال پیش از آن جزو ده نفر برگزیده بیینال بودم و کارم در بیینال دوم تقدیر شده بود؛ یعنی به واسطة رشتة تحصیلیام از فضای مجسمه آمدم، ولی خوب، به خاطر دورة هنرستان با گرافیک آشنا بودم و در یک مقطع، به دلیل نبود گرافیست در انجمن، مجبور شدم خودم کار گرافیک را بر عهده بگیرم.
دربارة نحوة داوری MOP CAP چیز زیادی نمیدانم، اما چیزی که بدیهی است، این است: آقای تناولی یک رأی از دوازده رأی داشتند، و از طــرف دیـگر خانم SHEENA WAGSTAFF، کـه در TATE MODERN،CHIEF CURATOR هستند، رئیس هیأت داورانMOP CAP بودند و کارهای من را، در سفری که سال قبل به ایران داشت، دیده بودند، و برای کلکسیون TATE MODERN انتخاب کرده بودند.
دربارة مجله «مجسمه» هنوز هم فکر میکنم حقی که تناولی به مجسمهسازی معاصر دارد، خیلیخیلی بیشتر از مختصر مطالبی بود که در مجله آمده و هر آدم منصفی جای من بود، در مجله تخصصی مجسمهسازان ایران همین کار را میکرد.
چاره چیست، مگر ما مسؤول نگاه غلط آنها هستیم؟ یک حسن کار این است که مخاطب دست کم تو را درگیر با زندگی اجتماعی شهروند تهرانی میبیند، ولی من آدمهایی را در هنر امروز میشناسم که موضوعشان به جزییات اینجا میپردازد، در حالی که سالیبهدوازدهماه خارج از اینجا به سر میبرند و تازه آن وقت هم که هستند، از منطقه 2 شهرداری پایینتر نیامدهاند."