چکیده:
موقعیت ریاضی و ژئوپولیتیک منحصر به فرد ایران اسلامی در ادوار مختلف در معرض تحولات عمیق گفتمانی و جدی قرار داشته است. در این تحولات گفتمانی و جدی جا به جایی قدرت، ماهیت فرهنگی و بافت سرزمینی و انسانی این واحد سیاسی به شدت در معرض تحولات سیاسی، نظامی و امنیتی قرار گرفته است، به حدی که حافظه تاریخی آن را از منظراقوام مختلف به ویژه اقوامی که در معرض جدی این تحولات قرار داشتند، همواره در حالت انتظار قرار داده است. در این فضای گفتمانی و شرایط سیاس ی امنیتی، ایران پساانقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی نوپا وارد موقعیت آشوب و شورشگری در کردستان شد. اعزام نیروهای داوطلب سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به فرمان رو حبخش حضرت امام خمینی)رض( پس از غائله پاوه به کردستان انجام شد و اقدامات موثر در مدیریت ناامنی به سبک و سیاق مکتب نرم افزاری شهید محمد بروجردی با تاسی به مکتب انسان شناسی اهل البیت)ع( و مناسبات قدرت سیاست و امنیت مردم نهاد در دستورکار قرار گرفت. شهید محمد بروجردی از جمله فرماندهان روندگرا بود و سعی وافری داشت که از شبکه دانشی و هیجانی ناشی از تحولات خصلت نظامی گری روتین را از نظام سخت افزاری به نظام معرفتی معنا بنیان رهنمون سازد. او مفهوم جدید معناسالاری را جایگزین قدرت سالاری روتین کرد و از قبل این لوگوتراپی در مفهوم جدید قدرت سالاری مردم نهاد فازی نو در حوزه امنیت ژوهی در عرصه مدیریت مناطق بحرانی به میان آورد. این مقاله درصدد است ابعاد این مدعا را مطرح کند و از طرفی جایگاه روش و مکتب و فلسفه نظامی گری شهید محمد بروجردی را تا حدودی پس از گذشت سال ها غبار و مظلومیت آشکار سازد.
خلاصه ماشینی:
اعزام نیروهای داوطلب سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به فرمان رو حبخش حضرت امام خمینی )رض ( پس از غائله پاوه به کردستان انجام شد و اقدامات مؤثر در مدیریت ناامنی به سبک و سیاق مکتب نرم افزاری شهید محمد بروجردی با تأسی به مکتب انسان شناسی اهل البیت (ع ) و مناسبات قدرت سیاست و امنیت مردم نهاد در دستورکار قرار گرفت .
)، شبکه سرگرد صفاپور (سازمان مخفی دفتر ویژه اطلاعات با هدف نفوذ در ساختار نیروهای مسلح و انتظامی )، ارتباط ادارات دوم جاسوسی ، سوم امنیت داخلی و هشتم ضدجاسوسی ساواک با سرویس رژیم صهیونیستی موساد، وجود سه پایگاه برون مرزی (در غرب و جنوب ایران که از سال های ١٣٣٧ تأسیس شده بود) شامل پایگاه خوزستان ، پایگاه ایلام و پایگاه کردستان (با مرکزیت مرز مریوان ) همگی در راستای جمع آوری راهبردی و عملیاتی اهداف رقابتی جنگ سرد مؤید این منطق است که ساختار و نهاد امنیتی از هر گونه ظرفیت و استعداد در چارچوب های اندیشه انقلاب اسلامی قابل دفاع و بهره برداری نبود.
ناگفته نماند امروز به دلیل گستردگی علوم انسانی و تداخل موضوعات با یکدیگر انواع نظریه ها در این حوزه را با نوع ایستار پژوهش و پژوهشگر می توان در تحلیل و کالبدشکافی پدیده ها مورد استفاده قرار دارد و در نهایت با نظریات دیگر آنها را نقد کرد، اما نگارنده نظریه امنیت هستی شناختی را به رغم قیل و قال های پیرامون برای این مقوله انتخاب کرده است و آن را منطقی و نزدیک به میدان می داند.