خلاصه ماشینی:
"به هر حال عوامل و اسباب اختلاف میان فقیهان مذاهب اسلامی در مسایل نظری چنین است: 1-اختلاف در برخی ادلۀ اجتهاد که پس از عصر تشریع پیدا آمده است،از آن نظر که فقیهان در مورد حجیت آنها اتفاق نکردند،بلکه در مورد برخی راه اختلاف در پیش گرفتند که نمونههایی از آنها بدین قرار است: -استحسان: ابو حنیفه استحسان را که عبد الله بن عمر در زمان صحابه به عنوان اصل و منبع تشریع بنیاد نهاد و بر اساس آن تشریع میکرد،پذیرفت و حال آنکه محمد لن ادریس شافعی و امامیه و ظاهریه و اوزاعیه و ثوریه آن را از جملۀ منابع ندانستهاند و محمد بن ادریس شافعی ضمن کتابی در ابطال استحسان با عبارتهایی گزان به نقد آن پرداخته است،در این مقام توصیف کرده و گفته:«استحسان لذت جویی است».
اجتهاد نیز از این قبیل است،چه ائمه اربعه اجتهاد از راه تدبر و تفکر شخصی را اصلی مستقل به حساب میآورند،در صورتی که فقیهان شیعه این معنی حساب میآورند،در صورتی که فقیهان شیعه این معنی را رد کرده و به عبارت دیگر،ائمه اربعه اجتهاد را هدف و شیعه آن را وسیلهای برای اعمال آن در منابع تشریع برای استنباط احکام شرعی برای حوادث واقعه و موضوعات مستحدثه شمار کنند: 6-اختلاف در تمسک به ظاهر الفاظ: گاهی اختلافی که واقع میشود به سبب تمسک به ظاهر الفاظ وارد در ادلۀ اجتهادی است و جمود عدم جمود بر آنها،چون جمود بر عدم مشروعیت احتکار در مورد گندم،جو،خرما و مویز است،از آن جهت که در نص وارد آمده و مشروعیت آن در سوای موارد مذکور- گرچه مورد نیاز مردم باشد-در حالی که ملاک تشریع حکم«آنچه به مصالح عامه تعلق دارد»است،چه در نص عبارت«و ذلک مضرة العامه»آمده."