چکیده:
اهمیت قواعد حقوقی بسته به عاملی است که با عنوان ضمانت اجرا شناخته می شود. به عبارتی دیگر قوانین و مقررات بشری در مقایسه با حوزه های دیگری همچون اخلاق، از عنصری به نام پشتوانه و قابلیت اجبار قانونی در خصوص تضمین اجرایی شدن و تحققشان برخوردار هستند. ضمانت اجرا در قوانین عمدتا با اصول و موازین موضوعه و تدوین یافته ای که طبق قانون مشخص و معین گردیده است، معنا می یابد. با این حال در عین وجود چنین پشتوانه ای از قوانین مدون و موضوعه، که در جای خود لازم است، بایسته است که فرهنگ التزام به مقررات و قوانین موضوعه به شکلی درونی و مبتنی بر باورها و اعتقادات افراد نیز تقویت گردد تا افراد فراتر از اجبارهای بیرونی و ترس از مواخذه توسط مراجع ذی صلاح، واقعا با طیب خاطر و باانگیزه هایی بر آمده از وجدان درونی خویش به رعایت قوانین و گردن نهادن به الزامات مربوطه مبادرت ورزند. حقوق بشر در جوامع اسلامی علاوه بر آنکه در قالب قوانین و مقررات مدونی سرلوحه اعمال و رفتارها و تعاملات افراد قرار می گیرد، از این قابلیت و ظرفیت هم برخوردار است که با تکیه بر آموزه ها و باورهای اعتقادی و دینی افراد، از ضمانت اجرایی بیش از آن چیزی برخوردار باشد که در جوامع غیردینی و مشخصا غیراسلامی دیده می شود
خلاصه ماشینی:
یکی از مهمترین سؤالاتی که همواره در باب حقوق بشر مطرح بوده و همچنان نیز در خصوص آن بحث و نظرهایی وجود دارد، این موضوع است که آیا قوانین و هنجارهای حقوق بشر امری جهانشمول و فراگیر است یا اینکه کشورها و ملل مختلف به تناسب شرایط و ویژگی هایشان می توانند حد و حدودی برای آن نهاده و حتی مواردی از آن را گزینش و اختیار نمایند؟ در این مورد هرچند جوابهایی بسیار متنوع و متکثر ارائه گردیده ١٤٥ است ، با این حال در اینجا به نظر افرادی استناد می کنیم که معتقدند اگر لازم است که چنین تمایزی در دستور کار کشورها و جوامع قرار گیرد آن نیز باید مبنا و دلایل خاص خودش را داشته باشد به عنوان نمونه اینه ک در مورد حقوق بنایدین و اساسی مثل آزادی بیان ، حق برگزاری تجمعات و نیز پاره ای حقوق بدیهی و ابتدایی همچون عدم شکنجه بین همگان اجماع وجود دارد و همه افراد در همه نقاط دنیا باید بدان ملتزم و وفادار باشند.
از این منظر جهان اسلام شرایط خاصی دارد چون حتی در شرایط معاصر اقبال و توجه چندانی از سوی حاکمان و سردمداران جوامع اسلامی نسبت به حقوق بشر صورت نگیرد، باز نمی توان منکر شد که بسیاری از گروه های فاعل و مابرز در خود این جوامع هدنتس که مدافع و طرفدار این حوقق هدنتس و ندای همگامی با آن را سر می دهند(٥:akbarzadeh and Macqueen) این موضوع با انکه خود نشانی از ضرورت و اهمیت مقوله حقوق بشر است ، در عین حال نشانگر تفاوتی است که بین دو جایگاه و موقعیت حساس و ویژه در بین مردمان به خصوص در جوامع اسلامی وجود دارد؛ از یک سو گروه های متعددی هستند که در موقعیت برقدرت بودن طرفدار و حامی ارزش هایی همانند حقوق بشرند ولی آن گاه که در موضع در قدرت قرار گرفتند، چه بسا سرآغاز نقض های مختلفی می شوند که در این عرصه به وقوع می پیوندد.