چکیده:
جغرافیا بعنوان علم شناخت زمین، اگرچه توسط مسلمانان ابداع نشده اما با ظهور عصر ترجمه و آشنایی مسلمانان با این دانش، تحولات زیادی در آن ایجاد کردند. یکی از شعبههای جغرافیا سفرنامهها است که دربر دارندهی دادههای جغرافیایی، تاریخی، فرهنگی، اجتماعی میباشد. بنابراین مفیدترین روش برای تبیین و تحلیل دورههای تاریخی بشر محسوب میشود. سندی دربارهی سفرنامهی اسلامی در عصر اموی وجود ندارد و شاید به احتمال بسیار ضعیف عباسیان این آثار را محو کرده باشد، اما واقعیت این است که مسلمانان در این دوره با این معرفت و سبک نگارش آشنایی نداشتند. عباسیان همزمان با گسترش مرزهای اسلام و اراده برای کنترل و نظارت بر شهرها به سبب جزیه، خراج، مالیات و از سوی دیگر پیدایش بیتالحکمه و ترجمهی کتاب های جغرافیایی، به تدوین و ثبت این آثار ارجمند وگرانبها اقدامکردند و در این زمینه میتوان به فعالیتهای علمی و سیاسی خلیفه الواثق بالله و المقتدربالله اشاره نمود. آنچه در این مقاله خواهدآمد، توجه به بعد دیداری و مشاهدهای سفرنامهها و بررسی آنها با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی می باشد.
خلاصه ماشینی:
"1- البلدان احمد بن أبی یعقوب أسحاق بن جعفر بن وهب بن واضح یعقوبی، تاریخ تولدش معلوم نیست اما وفاتش را یاقوت حموی به سال 284 هجری ذکر کرده در حالی که در کتاب البلدان از او روایتی دربارهی انحطاط حکومت طولونیان درسال 292ق کرده و نشان میدهد که مرگ او میبایست بعد از این سال بوده باشد.
اطلاعات بسیار ریز و دقیق در این سفرنامه زیاد است، مثلا نام پادشاه ولایت آذربایجان که در خطبه ذکر میشد«الأمیرالأجلسیفالدوله وشرفالمله أبومنصور وهسودان بن محمد مولیأمیرالمؤمنین »( همان، 8) و یا امیر دیلم که عادل و مقتدر بوده را اینگونه معرفی می کند « مرزبان الدیلم جیل الجیلان أبوصالح مولی أمیرالمؤمنین و نامش جستان ابراهیم است »(همان،7-8 ) و یا برشمردن ده محلهی قاهره (ص 88) ، چهار جامع قاهره (ص80 )، زیارت مشاهد انبیاء مدفون در بیتالمقدس( همان،38-60 ).
او در مقدمهی کتاب خود، پیشگامان جغرافیدانان مسلمان را ذکر میکند و به شیوهی نوین علمی، سوابق تحقیق را به گونهی آکادمیک آن رعایت میکند و از ابوعبدالله الجیهانی- وزیر امیر خراسان نصر دوم پسر احمد(م 331ق)- که کتاب خود را « المسالک و الممالک » بین سالهای 279 تا 295ق نوشت و ابن فقیه همدانی، که در سال 290ق/903م کتاب « البلدان » را تألیف کرد و ابوزید بلخی که در حدود سال 308ق/ 920م « صوره الأقالیم » را نگارش کرد و یا دربارهی جاحظ(م255ق) و ابن خردادبه (م300ق) میگوید: « دو کتاب بسیار کوچکی که فایدهی زیادی ندارند، نوشتهاند» او به هر دو اثر ایراد میگیرد که آنچه ندیدهاید، چرا گفتهاید و شرح کردهاید."