چکیده:
یکی از پدیدههایی که در جهان اسلام رخ نموده، پدیدة غلوّ است. این پدیده از جهات متعددی دارای اثراتی در جهان اسلام بوده که یکی از این اثرات، استفاده از جعل حدیث در راستای اهداف غالیانه در این حوزة فرهنگی است. احادیث جعلی در حوزة غلوّ موضوعات متعدّدی را شامل میشوند که شناسایی آنها بر حدیث پژوهان امری ضروری است.
همچنین به نظر میرسد پدیده غلوّ در حوزة علوم قرآنی و تفسیر نیز وجود داشته و اثراتی برجای نهاده است که از جمله نمودهای این حضور را میتوان در تاویلات نابجا و تبلیغ عقیدة تحریف قرآن و جعل احادیثی در هر دو موضوع مشاهده کرد. در این مقاله تلاش شده است این موضوع در بوته نقد و ارزیابی قرار گیرد.
خلاصه ماشینی:
"همچنین روایاتی در ارتباط با نفی تأویلات غالیان از ائمه اطهار (ع) نقل شده که به برخی از آنها اشاره میشود: امام صادق(ع) فرمود: برای هر آیه نگویید که این مردی و این مردی است، بخشی از قرآن در مورد حلال است و بخشی در مورد حرام و بخشی خبر آنچه قبل از شما بوده و حکم آنچه در بین شماست و خبر آنچه بعد از شماست پس آن اینگونه است (حلی، 1421، صص 237-238).
در ادامه به برخی از احادیث جعلی در ارتباط با مبحث تأویل اشاره خواهد شد: الف) در کتاب «جامع الفوائد» آمده است: روایت کرد محمدبن خالد برقی به صورت مرفوع از عمروبن شمر از جابر از ابوجعفر(ع) در مورد گفته خداوند عز و جل: «لم یکن الذین کفروا من أهل الکتاب و المشرکین منفکین حتی تأتیهم البینة» (بینه: 1) گفت: آنان تکذیب کنندگان شیعه هستند، برای اینکه کتاب، آیات است و اهل کتاب شیعه هستند.
نجاشی معتقد است او جدا ضعیف است و بیان کرده که؛ احادیثی در کتب جابر جعفی اضافه شده، بعضی از آنها به او منسوب است و امر پوشیده است (نجاشی، 1408ق، ج2، ص132) ب) علی بن محمد از سهل بن زیاد از احمدبن حسین بن عمربن یزید از محمدبن جمهور از محمدبن سنان از مفضل بن عمر گفت: از اباعبدالله (ع) از گفتة خداوند تعالی: «ائت بقرآن غیر هذا أو بدله...
در کتاب رجال الطوسی، محمدبن جمهور عمی، عربی بصری غالی معرفی شده است (طوسی، 1415، ص364) و اما محدبن سنان، نجاشی بیان کرده که او جدا مردی ضعیف است، به او اعتماد نمیشود و به آنچه او به تنهایی آورده توجه نمیشود (نجاشی، 1408ق، ج2، ص208)."