چکیده:
دودمان چینگ پس از تسلط بر کشور پهناور چین برای کنترل مناطق مرزی شمال غرب، محدودیت هایی اعمال کرد، که نارضایتی مردم از جمله مسلمانان را به همراه داشت و سبب شد در همان سال های نخست، قیامی علیه ایشان رخ دهد. هم چنین در دهه هفتاد سده هجدهم میلادی مشکلات اجتماعی جامعه مسلمانان و رقابت میان طریقت های صوفیانه به قیام علیه حکومت انجامید. پس از آن در دهه های شصت، هفتاد و هشتاد سده نوزدهم میلادی، مناطق مسلمان نشین شمال غرب و جنوب غرب مانند سایر نقاط کشور علیه حکومت فاسد چینگ قیام کردند که تمامی قیام ها از سوی حکومت چینگ سرکوب شد. این مقاله بر آن است با تکیه بر چند منبع برگزیده چینی، ضمن مروری بر این قیامها به تحلیل و بررسی زمینههای پیدایش و پیامدهای آنها بپردازد.
خلاصه ماشینی:
"حاکمان این دودمان که از قوم خن 234 (اکثریت ساکن چین) بودند در برخی از مناطق مسلماننشین، نیروهای مسلمان را در پستهای نظامی به خدمت گرفتند، اما از اواسط این دوره، مسلمانان از آسیبهای اقتصادی و اجتماعی ناشی از فساد سیاسی و اقتصادی حکومت در امان نماندند و حتی در اواخر عصر مینگ در کنار سایر مردم چین، دست به شورش زده و بر علیه حکومت قیام کردند.
این رویداد در سال 1781 میلادی، در ایالت «چینگهای» 261 کنونی، در شهر «شون خوا» 262 ـ که امروزه به عنوان منطقه خودمختار اقلیت قومی «سالار» شناخته میشود و در طول چند سده گذشته، محل زندگی آنها بوده است ـ به رهبری آخوندی به نام «سو سی شی سن» 263 رخ داد و به قیام علیه حکومت منجر شد.
جبهه بعدی مرکز و جنوب ایالت گن سو؛ یعنی شهرهای «لن جو» و «لین شیا» (مکه صغیر) بود که در این شهرها نیز چند تن از رهبران دینی، مسلمانان را در قیام بر ضد حکومت رهبری میکردند که از این میان میتوان به «ما جن او» 308 اشاره کرد.
روشن است که با وجود تراکم جمعیت قوم خویی در شمال و جنوب غرب، هم چنان مسلمانان به عنوان اقلیت به حساب میآمدند و این خود به صورت مانعی در برابر آنها بود تا هدفی برای استقلالخواهی و تشکیل منطقه اسلامی در سر نداشته باشند."