چکیده:
سرزمین اندلس که به فاصله کمی پس از فتوحات اسلامی از پیکره سیاسی دستگاه خلافت عباسی جدا شد، به دلیل شرایط ویژه اقلیمی، تاریخی و انسانی همواره مورد توجه مورخان، جغرافیدانان، ادیبان و دیگر نویسندگان مسلمان قرار داشته است. در میان اخبار و روایتهای مربوط به این خطه از جهان اسلام، گزارشهای مربوط به تاریخ اجتماعی آن از جایگاهی ویژه برخوردار است. این مقاله پس از مروری بر سیمای کلی جغرافیای اسپانیای اسلامی میکوشد با تکیه بر گزیدهای از منابع تاریخی و جغرافیایی قرن چهارم تا هفتم هجری، به شیوه سند پژوهی، تاریخ اجتماعی این منطقه را با تاکید بر موقعیت اقتصادی و تجارت، مشاغل، گروههای اجتماعی، اقوام و گزارشهای مذهبی مورد بررسی اولیه قرار دهد تا زمینهای برای پژوهشهای گستردهتر در این شاخه نوپدید تاریخ نگاری را فراهم آورد.
Andalusia land، separated from the political body of caliphate a little after Islamic conquests، has been the center of attention of historians، geographers، learned people and the other Muslim writers due to its particular climate، historical and humanistic conditions. Among the news and narrations related to this land in the world of Islam، the reports relevant to its social history are of particular position. Reviewing the general features of the geography of Islamic Spain and relying on the selection of historical and geographical sources from the forth to the seventh century via document survey، this writing tries to primarily study the social history of this area emphasizing on economical situation and commerce، occupations، social groups، nations and religious reports in order to provide the ground for more broad researches in this newly emerged branch of historiography.
خلاصه ماشینی:
"اندلس اسلامی به دلیل تنوع فرهنگی و قومی ساکن در نقاط مختلف شهری و سیل مهاجرت اعراب و بربرهای شرق خلافت اسلامی، پراکندگی جغرافیایی وسیع و تمایلات و تعصبات قومی و محلی رویکردهای متفاوتی نسبت به تحولات مهم تاریخی در دوران حضور مسلمانان در این منطقه داشت.
چنان که معروف است عبدالرحمن، نخستین خلیفه اموی اندلس با اقتدار شعارهای اسلامی را در جامعه اسپانیا مرسوم کرد و با ایجاد سپاه حرفهای کوشید تا برخی از شورشهایی را که در شهرهای مهم اندلس شدت گرفته بود، کنترل نماید و بر اوضاع مسلط شود اما آن چه شرایط مسلمانان را در این منطقه با بحران مواجه میساخت، سبک زندگی و مسائل جامعه شناختی بود که پس از مهاجرت و اسکان در مناطق جدید، همچنان بر گذشته قومی و تاریخی خود اتکا میکردند و دچار نقیصه تعصبات قومی و نژادی بودند.
525 وجود این روحیه در دورانی از حیات تاریخی این سرزمین مفید بود ولی آن هنگام که دگرگونیهایی جدی در فرهنگ، سیاست و اقتصاد رخ داد و حاکمان و نظام سیاسی و اداری از اداره امور داخلی و مرزی قلمروی تحت نفوذ خود ناتوان ماندند، روباه صفتان در جامعه ظاهر شدند و برای حذف حضور مسلمانان و آثار و عناصر اسلامی از اندلس ـ که میتوانست طلایهدار گسترش مرزهای قلمروی اسلامی تا قلب اروپا باشد ـ نهایت تلاش و توانایی خود را به کار گرفتند."