چکیده:
علم روان شناسی اجتماعی از علوم جدید محسوب می شود، اما در برخی از آثار دانشمندان و عالمان گذشته، توجه به عناصر مهم این علم و کاربردهای آن مشاهده می گردد. تاریخ نگاری یکی از علومی است که روان شناسی اجتماعی از دیرباز در آن کاربرد داشته است. برخی از مورخان به مولفه های مهم این علم توجه می کردند و برای تبیین و تحلیل علل رخدادهای تاریخی از آن استفاده می نمودند. بهره گیری از این علم می تواند در شناخت روحیات پدیدآورندگان آثار تاریخی هم به کار آید. این پژوهش به بررسی جایگاه علم روان شناسی اجتماعی در الاخبار الطوال، نوشته ابوحنیفه دینوری (282 ق) می پردازد و با استفاده از مولفه های اصلی این علم می کوشد میزان دخالت ارزش ها در تاریخ نگاری دینوری و دلیل نوع نگرش وی به برخی از موضوع های تاریخی را مشخص نماید.
The science of social psychology would be considered as modern sciences، whereas in some works of past scientists and scholars، it could be observed the attention to the significant element of this science and its applications. Historiography is considered as one of the sciences in which the social psychology has been of great application since before. Some historians were paying attention to the main elements of this science and utilizing it in the statement and analysis of the causes of historical incidents. Making benefit from this science could be applicable in the recognition of the spirits of the creators of historical works. This research is to investigate the status of the science of social psychology in Alakhbar Al-Toval written by Abuhanifeh Dinavari (282 A.H.) and via utilizing the main elements of this science، it tries to determine the amount of interference of values in historiography of Dinavari and the root of his view towards some of the historical issues.
خلاصه ماشینی:
"سرگذشت شاهان ایرانی دینوری در گزارشهای تاریخی این بخش به نقش رهبری شاهان ایرانی میپردازد و به موارد متعددی از سخنان ایشان اشاره میکند که حاوی فضایل، خصلتهای نیکوی اخلاقی، تدبیر و دوراندیشی در نحوه اداره حکومت است و قدرت برتر ایشان را در جهان نشان میدهد.
421 دینوری نیز در کتاب خود به این مسئله توجه میکند و بررسی و دقت در انگیزه سپاهیان اسلام از فتح ایران نشان دهندة رویکرد وی به مبحث انگیزه در روانشناسی اجتماعی است.
به نظر میرسد ارتباط گستردة دینوری با ایرانیان و حضور او در اصفهان، سبب علاقه وی به ایرانیان شده است و او با آن که گرایش شعوبی ندارد، اما بر اساس انگیزههای ویژهاش که در علم روانشناسی اجتماعی از آن با عنوان تبادل اجتماعی نام میبرند به صورت مستقیم به خطاهای اعراب اشاره میکند و رفتار مثبت آنها را نادیده میگیرد.
به عنوان نمونه، با بررسی روایتهای الاخبار الطوال مشاهده میشود که در به راه اندازی جنگ صفین و مخالفت با خلافت امیرالمؤمنین حضرت علی(، معاویه با هم فکری عمرو عاص از شیوه «برچسب زنی» و علم کردن پیراهن خونین عثمان برای تحریک عامه مردم استفاده کرد.
431 پیش داوری نسبت به افراد و گروههای اجتماعی معمولا به صورت نگرش در میآید که این امر در کوتاهی کردن در نقل فضایل امیرالمؤمنین حضرت علی( در الاخبار الطوال مشاهده میشود."