چکیده:
ارائه تعریفی روشن و دقیق از دین، در بحث از ماهیت و کارکرد دین ضروری است. دینپژوهان معاصر پس از سپری شدن دورانی که تعریفهای تکبعدی از دین رواج داشت، امروز به تعاریف چندبعدی از دین رو آوردهاند. از آن میان، تعریف هفت بعدی اسمارت مقبولیت بیشتری یافته است. جامعهشناسان دین نیز امروز به ورشکستگی و نارسایی نظریههای عرفیشدن دین اعتراف میکنند و در بیان کارکردهای متنوع دین، بر کارکردهای اجتماعی و سیاسی آن به صراحت تأکید دارند. دین، علاوه بر معنابخشی، دارای کارکرد هویتبخشی و مشروعیتبخشی است و میتواند در نظم و انضباط جامعه و حتی بهداشت روانی، تعلیم و تربیت و روابط بینالملل نقش ایفا کند. قابلیت ادیان در ایفای هریک از این نقشها یکسان نیست و آشکارا میان آنها تفاوتهایی وجود دارد. این مقاله، انواع این کارکردها را با نگاه فلسفی ـ جامعهشناسی مورد بحث و تحلیل قرار میدهد.
It is necessary to offer a clear and exact definition of religion in discussing its nature and function. After a period in which one-dimensional definitions of religion were common، researchers of religion resort to multidimensional definition of religion now. Among these definitions، Smart's seven-dimension definition is more acceptable. Sociologists of religion also admit the inefficiency and failure of theories of conventionality of religion and clearly emphasize on sociopolitical function of religion as they elaborate on its various functions. Religion not only gives meaning but also identity and legitimacy، and can play a role in ordering and disciplining the society and even in mental health، education and international relations. The capacity of religions to play each of these roles is not the same and there are clear differences between them. The present paper discusses and analyzes the types of these functions through a philosophical-sociological view.
خلاصه ماشینی:
"هرچند نمی توان گفت: این تعریف هفت شاخه ای یا بعدمحورانه اسمارت کامل و بی عیب است، یا نیاز به تکمیل و تعدیل ندارد، اما به هرروی مدعا این است که امروز دیگر دوره تعریف های یک بعدی محدود و تنگ نظرانه از دین، که به عمد یا به سهو ابعادی از دین، بخصوص بعد و نقش اجتماعی دین را نادیده می گیرند یا به صراحت انکار می کنند، به سر آمده و تعاریف مقبول، تعریف های چندبعدی و مجموعه ای می باشند.
به راستی غیر از دین، با آن تعالیم عمیق و بشردوستانه اش، چه چیز دیگری می تواند با ترویج اخلاق و فضیلت های اخلاقی انسان ها را به صلح و آشتی و کنار نهادن ستم، تبعیض و بی عدالتی فرا بخواند؟ و از طریق آموزش های اعتقادی و اخلاقی اش و حتی نقش مهم آن در تنظیم مناسبات اجتماعی و رعایت الزامات شهروندی، نظارت و کنترل اجتماعی، حفظ مصالح عمومی و قانون گرایی موجب کاهش انحرافات و آسیب های اجتماعی و بزهکاری مثل رشوه خواری، فساد، اعتیاد، قمار و فحشا بشود؟ نقش دین و آموزه های آن در بازپروری زندانیان، معتادان و تبه کاران واقعیتی ملموس و انکارناپذیر است و صدها گزارش مستند و آمارهای دقیق در مورد این ادعا وجود دارد.
برای داوری در مورد عملکرد ادیان و نقش اجتماعی آنها تنها توجه به رفتار مؤمنان و عملکرد متولیان رسمی کافی نیست، بلکه مراجعه مستقیم به متون اصلی دین و مطالعه دقیق آموزه های آنها نیز لازم است."