چکیده:
با فروپاشی نظام کمونیستی، اسلام به عنوان یک گزینه فرهنگی و تمدنی، انتخاب تازهای
را فراروی انسان معاصر قرار داده است. به بنبست رسیدگان نظام فکری شرق و سرخوردگان
از لیبرالیسم غرب، راه نجات خویش را در اسلام میبینند. گرایش روز افزون به اسلام
زنگ خطر را برای غرب به صدا در آورده است. از سوی دیگر، در این میان برخی از
غربیها در صدند تا اسلام را به عنوان دشمن غرب جایگزین نظام کمونیسم سازند. این
مسائل ایجاب میکند که اسلامگرایان با اهتمام بسیار، به اسلام، اندیشه اسلامی و
جنبش اسلامی بپردازند و با درک مشکلات، موانع و چالشهای دنیای معاصر، راه حلهای
مناسبی را به انسانهای تشنه معارف اسلامی تقدیم کنند. زکی میلاد در فصل دوم کتاب
تحولات و خط سیر اندیشه اسلامی معاصر با دقت بسیار تحولات اندیشه اسلامی معاصر را
پی گرفته و به ویژگیها، ضرورتها، چالشها و موانع بر سر راه آن میپردازد.
خلاصه ماشینی:
"اسلامگرایان بدون آماده سازی ابتدایی قانون اسلامی برای کشور به اداره جامعه و دولت در ایران دست یافتند و دریافتند که آنان در برابر رسالت فکری بزرگی قرار دارند که که پیگیری آن مدت زمان بسیاری را نیاز دارد؛ زیرا وضع کشور، اصلاحات ریشهای و فراگیری را ایجاب میکند و اندیشهها و مفاهیم در اختیار آنان نه تنها کافی نیست که مشکلات جامعه بسیار بزرگتر از مفاهیم و اندیشههایی است که در جهان اسلام بیش از اجرای عملی به نظریه پردازی، بیش از آرمانگرایی به واقعگرایی، بیش از جمعگرایی به فردگرایی، بیش از اجمال به تفصیل، بیش از ثابتها به متغیرها، بیش از کلیات به جزئیات و بیش از اطلاقها به نسبیتها تمایل دارند.
غرب و احیای دوباره شرقشناسی: در خارج از جهان اسلام، غرب همواره چالشها و مشکلاتی را فراروی اندیشه اسلامی برمیانگیزد؛ ولی این بار مسأله را بزرگتر از گذشته مییابیم؛ زیرا غرب توان فکری و تحقیقی خود را به کار گرفته و از نو به صورتی قابل توجه و تعجب بر انگیز درباره جهان اسلام و اندیشه اسلامی دست به تحقیق زدهاست و در پی آن است تا به انگیزهها و زمینههای این پدیده دست یابد.
از سوی دیگر، کسانی که به شرق شناسی مشغول بودند این فرصت را یافتند که غرب را قانع سازند که آنان میتوانند پژوهشها، تحلیلها و قرائتهایی را درباره مسائل دنیای اسلام و اندیشه اسلامی در اختیار غرب قرار دهند؛ زیرا با مرور زمان این بخش اهمیت خود را از دست داده و به سرحدی رسیده بود که پایان آن اعلان گشت؛ ولی اوضاع جدید سبب شد که اعتبار شرق شناسی باز گردد و حیات تازهای به دست آورد."