چکیده:
از اواخر قرن بیستم ژئوپلیتیک زیست محیطی به موضوع اصلی فعالیت ها و نگرانی ها بین گروه های انسانی و بازیگران ملی و فراملی در سطوح منطقه ای و جهانی تبدیل شده است. چرا که محیط زیست بشری بیش از گذشته دستخوش مخاطرات مختلف گردیده است. این مخاطرات در سه بعد: کاهش و کمبود منابع، تخریب منابع و آلودگی محیط زیست تجلی یافته است. از نقطه نظر ژئوپلیتیک، کمبود منابع زیست محیطی یا محروم کردن انسان ها از زیستن در مکان مورد علاقه ی آن ها، رقابت، کنش متقابل و حتی در مواردی منازعه بین گروه های انسانی و بازیگران سیاسی را در پی دارد. آشکار است که کشورهای پیشرفته جهان که در گذشته بزرگترین مصرف کننده منابع و ذخایر طبیعی بوده اند، در دهه های آینده نیز به دلایل متعدد از جمله افزایش سطح رفاه و توسعه یافتگی، نقش موثری را در تاثیرگذاری بر اکوسیستم های طبیعی ایفا خواهند نمود. این عملکرد که انعکاسی از کمبود روز افزون منابع خواهد بود، منازعات ژئوپلیتیکی را بر سر منابع زیست محیطی افزایش خواهد داد. از این رو، در جهان فعلی بسیاری از کشورها صرف نظر از نظام حکومتی و درجه توسعه یافتگی، تمایل و آمادگی زیادی برای تدوین و تصویب مقررات زیست محیطی به صورت منطقه ای و بین المللی از خود نشان می دهند. بر این اساس در این تحقیق تلاش شده است تا به شیوه توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، الکترونیک و اسناد و گزارش ها، مسائل ژئوپلیتیک زیست محیطی بررسی شده و همچنین تهدیدات و مسائل امنیتی از منظر ژئوپلیتیک تبیین شود.
خلاصه ماشینی:
تبيين ژئوپليتيکي مسائل زيست محيطي 1 سيد عباس احمدي استاديار جغرافياي سياسي دانشگاه تهران طهمورث حيدري موصلو دانش آموخته کارشناسي ارشد جغرافياي سياسي دانشگاه تربيت مدرس مجيد نجاتپور دانشجوي دکتري علوم سياسي دانشگاه علامه طباطبايي تاريخ دريافت مقاله : ١٣٩٠/٤/٣ تاريخ پذيرش مقاله : ١٣٩٠/٧/٥ چکيده از اواخر قرن بيستم ژئوپليتيک زيست محيطي به موضوع اصلي فعاليت ها و نگراني ها بين گروه هاي انساني و بازيگران ملي و فراملي در سطوح منطقه اي و جهاني تبديل شده است .
متعاقب اين تغيير مقياس ، در سال هاي نخستين قرن بيست و يکم ، مسائل و موضوعات زيست محيطي در ديدگاه بيشتر رهبران سياسي ، مقامات حکومتي ، دانشمندان ، صاحبان صنايع و به خصوص عموم شهروندان کشورهاي مختلف جهان ، از جايگاه بسيار بالايي برخوردار شد و اهميتي بين المللي يافت .
در ادامه وجود تفاوت هاي زيست محيطي از نظر بهره مندي طبيعي ، منجر به جذب سهم بيش تري از توان حکومت در بهبود شرايط مادي زندگي مي شود و اين امر گسستي را بين مناطق مختلف ايجاد مي نمايد که در نهايت به خاطر تعمق آن مي تواند به تضعيف نظام سياسي منجر شود(٣٣١-pp٣٣٠,٢٠٠٤ ,Terrif).
از ديگر سو، از جمله تهديدات زيست محيطي که توجه ژئوپليتيسين ها را به خود جلب کرده مي توان به آلودگي هاي صنعتي ، آلاينده ها، سياست هاي غلط ملي در استفاده ناصحيح از منابع و توسعه کنترل نشده و فراگير اشاره کرد که طبيعت را هدف قرار داده و از اين طريق ظرفيت هاي اوليه حيات سالم را از بين مي برد.