چکیده:
پس از پایان جنگ سرد دیدگاه های مختلف و متفاوتی درباره ماهیت و چگونگی ادامه رقابت در روابط بین الملل مطرح گردید. پاره ای از اندیش مندان این حوزه بر این اعتقاد بودند که با پایان گرفتن رقابت های ایدئولوژیک در سطح کلان و سیطره غیرقابل هماورد ایدئولوژی لیبرالیسم دیگر مبنای برای ادامه رقابت مابین کشور ها و بلوک های قدرت وجود ندارد و جهان از این زمان به بعد حداقل در سطح کلان دوره ای از صلح لیبرالی را تجربه خواهد کرد. در نقطه مقابل پاره ای دیگر از اندیش مندان بر این اعتقاد بودند که سرشت ذاتی انسان و فضای جغرافیایی، به عنوان مکان و محل زیست انسان به گونه ای است که به صورت مبنایی عامل رقابت را میان گروه های متشکل انسانی و حکومت ها بازتولید خواهد نمود و در فرایند های تاریخی تنها ممکن است که شکل واره های رقابت در زمان های مختلف دچار تغییر گردد. بر این مبنا در این مقاله کوشش شده است با رویکردی توصیفی - تحلیلی فلسفه جغرافیایی تداوم عامل رقابت در روابط بین الملل تبیین گردیده و شکل وار های روبنایی آن بررسی گردد. یافته های پژوهش بیانگر آن است که به طور کلی کالبد جغرافیای سیاسی جهان حائز شرایطی است که به عنوان یک عامل زیرساختی در روابط بین الملل، عامل رقابت را در زمان های مختلف مابین کشور ها و بلوک های قدرت بازتولید خواهد نمود.
خلاصه ماشینی:
حال با توجه به اين ديدگاه هاي متعارض در طول ساليان گذشته همواره اين پرسش مطرح بوده که با توجه به ادامه رقابت ها و تعارضات در سطح روابط بين الملل پس از جنگ سرد چه عامل فلسفي و بنياديني در اهداف عيني و غيرعيني حکومت ها وجود دارد که به رغم دگرگوني هاي بسيار، دائما رقابت را مابين حکومت ها و بلوک هاي قدرت بازتوليد مي کند؟ فرضيه تحقيق در اين راستا به نظر مي رسد فلسفه جغرافيايي کالبد گيتي به گونه اي است که به جهت پراکندگي ناموزون مواهب جغرافيايي به صورت ذاتي رقابت و تعارض را دردرون خود به اشکال مختلف و در طي ادوار مختلف بازتوليد مي نمايد و از اين رو دراين فرضيه ضمن تائيد رويکرد واقع گرايان به دنبال جستار فلسفي علل اين موضوع مي باشد.
بديهي است براي ارائه ادله فلسفي ، بنيادين و غايي در جهت پاسخ به اين مسأله مي بايد به بررسي دقيق شرايط جغرافياي سياسي جهان به مثابه ظرف توليد رفتارهاي مختلف در حوزة روابط بين الملل پرداخت تا از اين طريق بتوان دلايل زيربنايي تداوم عامل رقابت در جهان پس از جنگ سرد را تشريح نمود.
ويژگي هاي ساختاري جغرافياي سياسي جهان و تداوم رقابت هاي ژئوپليتيک از منظر مفهومي ، رقابت نوعي ستيزه گروهي در سطح روابط بين الملل است که مستلزم وجود حکومت ها، قدرت ها و يا سازمان هاي شبيه به حکومت مي باشد و بسته به شرايط تکامل تاريخي در طي زمان اشکال مختلفي بخود مي گيرد(ازغندي و روشندل ،١٣٨٨،ص ٥٧) و در مباحث ژئوپليتيک نقطه کانوني رقابت بر سر فضا و امتيازات موجود در آن مي باشد تا از پس آن امکان تحصيل قدرت براي حکومت ها و سازه هاي ژئوپليتيک فراهم آيد(حافظ نيا،١٣٨٥،ص ١٧).