چکیده:
این مقاله به رابطة میان هویت و زبان در جریان جامعه پذیری افراد می پردازد و نقـش رسانه ها را به عنوان یکی از عوامل جامعه پذیری، در زمینة هویت بخشی به گروههـای مختلف مخاطبان بیان می کند. یکی از جلوههای زبان در رسانه های دیداری و شنیداری، ضدزبان است که متعلق بـه گروههای حاشیه ای جامعه است و رسـانه جهـت واقـع نمـایی و ارتبـاط عمیـق تـر شخصیت هایش با مخاطبان، این شکل از زبان را به کار می گیرد. منتها منتقدان بر تاثیر منفی کاربرد زبان بد بر مخاطبان، بویژه کودکان پای می فشارند.
خلاصه ماشینی:
بنابراین می توان چنین ادعا کرد که نمود زبان رسمی در ادبیات، به ∗ بـه مقالـه Ting-Toomy, Goodkunstبـه نـام Etnic Identity, Language and communication Breakdowns در کتـاب Hand book of Language and social psychology کـه بـه وسـیله Gilesand Robinson تـدوین شـده اسـت مراجعه کنید.
در خصوص برنامه های سرگرمکننده غیرداستانی نیز بار دیگر می توان سؤال کرد که گویندگان رسمی این برنامه ها (و نه فقط شرکت کنندگان آنها) تا چه میزان از لهجه های محلی و متفـاوت مردمی استفاده می کننـد و آیـا اسـتفاده از لهجـه هـای غیررسـمی تنهـا بـه آن دسـته از گویندگانی منحصر نمی شود که خصوصیاتی طنزگونه دارند؟ اما برای بررسی مسئله لهجه و گویش در برنامـه هـای سـرگرمکننـده داسـتانی ، کـار تحلیل گر پیچیدهتر می شود.
برای بررسی میزان استفاده و نیز تعیین نحوه نگرش تولیدکنندگان برنامه به لهجـه هـا و گویش های متفاوت و غیررسمی ایرانی ، ابتدا می توان با تفکیک شخصیت ها به اصلی ، شتابدهنده، مثبت و منفی ، حجم اسـتفاده از لهجـه هـای مختلـف را (کـه خـود نیـز از یکدیگر تفکیک شدهاند) در هر یک از مقوله های ذکرشده تعیین کرد و سپس بـه رسـم جداولی در خصوص جایگاه و قدرت اجتماعی شخـصیت هـای داسـتانی پرداخـت .