چکیده:
یکی از صاحبذوقان صاحبنظر که از تخصص روایی، قرآنی، فقهی و اصولی خود در اشعار حسینی بهره گرفته و در دیوان شعر خود، احساسات ناب و شور و شعور خود را با بهرهگیری از مضامین قرآن و حدیث و درآمیختن آن با صنایع ادبی و جنبههای هنری زبان، نسبت به سالار شهیدان و حوادث عاشورایی و کربلایی به شیوایی بیان کرده، آیتالله غروی اصفهانی است و عمدهی دیوان شعر او هم در این موضوع است. با توجه به آگاهی ژرف یک فقیه از این حوادث، بررسی بازتاب این موضوع در اشعار ایشان میتواند بسیار مفید باشد. از اینرو، در این مقاله، اشعار حسینی و عاشورایی ایشان از جنبههای روایی و قرآنی بررسی شده است؛ جنبههایی مانند: بهرهگیری از تلمیح و اقتباس از آیات و تعابیر قرآنی مانند: «انشق القمر»، «دنی فتدلی»، «ألست»، «نفس مطمئنه»، «سدرة المنتهی» و جز اینها، استفاده از مضامین قرآنی و قصص انبیا مانند موسی، مسیح، نوح، سلیمان، داود، خضر، ایوب، آدم و خاتم در راستای بیان هنرمندانهی احساسات حسینی، بهرهگیری از صناعات ادبی لفظی و صنایع معنوی و مباحثی از علم بیان، در راستای بیان احساسات دینی و قرآنی و بیان مناقب و مراثی حسینی.
خلاصه ماشینی:
"com مقدمه متون ادبی فارسی دری از آغاز پیدایش با مضامین قرآنی همراه بوده است و در همان اشعار اندک آغازینههای شعر فارسی، مانند ابیات بازمانده از محمد بن وصیف نیز تأثیر قرآن بر شعر نمایان است: «لمن الملک» بخواندی تو امیرا بیقین «یا قلیل الفئة» کت داذ ور آن لشکر کام (تاریخ سیستان، 1381: 259) شاعران دیگرنیز مانند کسایی، فردوسی و بویژه از روزگار سنایی به این سو، به مضامین و ترکیبهای قرآنی توجه ویژه داشتهاند؛ هر چه شعر فارسی به کمال خود نزدیکتر شده، بهرهگیری از مضامین وحیانی و روایی، بیشتر و هنرمندانهتر شده است.
از جمله این مخمس: رفـت اصـغر شـیریـنم ز آغـوشم و دامـانـم بــرگ گـل نـسرینـم یا شـخهی ریحانم آن غنچهی خندان را من غنچه نمیخوانم «آن دوست که من دارم وان یار که من دانم شیریندهنی دارد، دور از لب و دندانـم» (موسوی، 1372: 1/97) نیز این مخمس دیگر: تشنه لبا به آب مهر تـو سرشتـه شد گلم چون بکنم دل از تو و چون ز تو مهر بگسلم گرچه بلای دوست را از سر شوق حاملم «بار فراق دوستـان بس که نشستـه در دلم مـیروم و نمـیرود ناقه به زیر محملم» (همان:10/99) از این روی، در دیوان اشعار آیتالله غروی شعرهایی در قالب قصیده، مسمط، ترکیببند، ترجیعبند، مستزاد، غزلیات و مثنوی وجود دارد و هرکدام از این قالبها به تناسب مضمون و اندیشه و عواطف و احساسات بازتابیافته در شعر، مورد توجه و استفادهی ایشان قرار گرفته است؛ از جمله در اقتفای شعر و ترجیعبند معروف محتشم با مطلع زیر: باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟!"