چکیده:
بلایا و امتحانات الهی یکی از سنتهای قطعی و عام الهی است که در طول تاریخ بهعنوان یک دلمشغولی جدی برای انسان مطرح بوده و سبب پیدایش نگرشهای مختلف فکری در مورد فلسفهی وجودی و ماهیت آن شده است. در کلام اسلامی این مسأله در بحث حکمت الهی، علم الهی، عدل الهی، توحید در خالقیت و توحید ذاتی مطرح گردیده است و اندیشمندان مسلمان پاسخهای مناسب به آن دادهاند. اما بهدلیل اینکه زندگی روزمرهی مردم و جوانان با امتحان الهی همراه است. این سؤال همیشه در بین آن مطرح است که اگر خداوند، عالم هستی را بر بهترین وجه و در نهایت، اتقان و استحکام و مطابق مصالح بندگان آفریده، آیا وجود امتحانات الهی که معمولا با نوعی سختی و ناملایمات همراه است، نقض غرض الهی نیست؟ اگر خدا به تمام پدیدههای عالم و افعال و حالات انسانها علم فعلی دارد، اختبار و امتحان برای چه؟ با توجه به آثار مثبت تربیتی بلایا در صورت بیان درست فواید آن این تحقیق درصدد است تا با روش تحلیلی و تفسیری و استفاده از عقل و نقل (آیات و روایات) از منظری جدید به واکاوی رابطهی علم و حکمت الهی با ابتلاهای الهی بپردازد و با بیان آثار مثبت تربیتی بلایا، مانند فراهمشدن زمینههای رشد استعدادها، ظهور صلاحیت باطن انسانها، تنبه، کفارهی گناهان و ... نشان دهد بین علم پیشین الهی و امتحانهای الهی منافاتی وجود ندارد
خلاصه ماشینی:
": و بدانید اموال و اولاد شما، وسیلهی آزمایش است» (انفال/28)، سؤال کلامی دیگری مطرح میشود: «اگر خداوند، عالم به حقایق هستی و انسانها است، به عبارت دیگر، علم فعلی نسبت به گذشته، آینده و حال همهی موجودات دارد، پس امتحان الهی (با بلاء حسن) چه معنا دارد؟ مگر خداوند از درون و نیات انسانها آگاه نیست تا به وسیلهی امتحان بخواهد عملکرد افراد بشر را ارزیابی و مؤمن را از عاصی تمیز دهد» (سبحانی، 1360، ج 1: 262 و مطهری، 1384: 124).
تلاش این نوشتار بر آن است تا بعد از مفهومشناسی مسألهی تحقیق با بهرهگیری از عقل و استعانت از آیات و روایات به بررسی فلسفهی ابتلاء و امتحان الهی و رابطهی آن با علم و حکمت الهی بپردازد و آثار و حکمتهای تربیتی بلایا را بیان کند و در ادامه تناسب امتحانات الهی با درجات وجودی و ایمانی انسانها را یادآور شود، اما شبههی مربوط به بلایا و توحید در خالقیت و عدل الهی مقالهی مستقلی را میطلبد.
آن بندگانی که مورد لطف و عنایت خاص خداوند هستند، بیشتر مورد امتحان و ابتلاء الهی قرار میگیرند و امتحان سبب ترفیع درجهی آنها خواهد بود، اما انسانهایی که از درجات وجودی و ایمانی بی بهرهاند، بیش از آنکه با مصائب و ناملایمات (بلاء سییء) امتحان شوند با سنت استدراج و املاء و وفور نعمت مادی (بلای حسن) امتحان میشوند و امتحانهای آنها کمتر است: «من سخف دینه و ضعف عمله قل بلاءه: کسی که دین او ضعیف و عمل او کم و بیمقدار باشد، آزمایش او کمتر است» (کلینی، ج2: 259؛ حدیث 29)."