خلاصه ماشینی:
"از سوی دیگر،گروهی بدون توجه به این نکات و گاه از سر عناد و دشمنی سعی در برجسته نمودن ویژگیهای از نوع کاریزماتیک-به تعبیر ماکس وبر-در رهبری انقلاب اسلامی دارند تا بدینگونه به ظاهر عظمت انقلاب را توجیه کنند؛حال آنکه در واقع انتساب صفات فوق انسانی به رهبری،حکایت از تبعیت احساساتی و برخاسته از عواطف و نه عقلانیت پیروان دارد و بدین شکل نهضتی ملهم از فهم و آگاهی سیاسی به انگیزشی نابخردانه تنزل مقام داده میشود.
انقلابی که امام رهبری آن را در دست گرفت،اولین انقلاب از نوع خود بود که مشروعیت ایدئولوژیکی خود را در گذشته میدانست؛در رسالت و پیام تمام پیامبران و الگوی خود را نظام اسلامی که بوسیله پیامبر در صدر اسلام تأسیس شد،قرار داد و بر همین اساس امام خمینی(ره)با ارایه نخستین نظریه سیاسی نظاممند طی چند نسل اخیر روحانیت شیعه،در سلسله مباحث ولایت خود،از استدلالی نظری برای اثبات جداییناپذیری سیاست و مذهب استفاده نمود.
گرچه در عظمت و تأثیر شگرف رهبری فرزانه و خردمندانه امام راحل در پیروزی انقلاب اسلامی جای کمتر شک و تردیدی وجود دارد،اما یگانگی و منحصر به فرد دانستن آن از حیث بهرهمندی از ویژگیهای خارق العاده و فوق انسانی به نحوی که چونان ماکس وبر دیوید مک کللند،شخصیت رهبر به عنوان محرک اصلی دگرگونی در مرکز توجه قرار گیرد،نه تنها نشانهء بینظیر بودن انقلاب نیست بلکه اصولا بزرگنمایی نقش رهبری و قایل شدن شأن کاریزماتیک برای امام راحل-با عنایت به اینکه صبغه عاطفی و احساسی این نوع شخصیت بر بعد عقلانی آن غالب است- حرکت آگاهانه و پیروی عاقلانه مردم ایران از امام خمینی(ره)در سال 75 و ادامه آن در طول جنگ تحمیلی را بیارزش جلوه داده،از عظمت و شکوه آن میکاهد."