چکیده:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه بین نظام ارزشی مدیران و ویژگی های شخصیتی آن ها با سه متغیر مشارکت شهروندی، نگرش به شایسته سالاری و بیگانگی سازمانی بود.
روش: روش پژوهش زمینه یابی بود. بدین منظور از میان مجموعه 1870 نفری مدیران و سرپرستان سازمان های دیوان سالار 288 نفر و از میان مجموعه 1100 نفری مدیران و سرپرستان سازمان های صنعتی 155 نفر به طور تصادفی طبقه ای انتخاب و روابط مذکور در این دو نوع سازمان بررسی و مقایسه شد. نظام ارزشی مدیران با پرسشنامه ارزش های شوارتز (1994) و ویژگی های شخصیتی مدیران با نسخه کوتاه پرسشنامه شخصیتی نئو (کاستا و مک کری، 1985)، مشارکت شهروندی با پرسشنامه آلموند و وربا (1963)، نگرش به شایسته سالاری با پرسشنامه پیرس و تسیو (1994) و بیگانگی سازمانی با یک پرسشنامه 4 سوالی پژوهشگر ساخته ارزیابی شد. به منظور بررسی روابط بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون و به منظور مقایسه دو نوع سازمان از z فیشر استفاده شد.
یافته ها: براساس نتایج به دست آمده تفاوت های معناداری بین سازمان های دیوان سالار و سنتی و نیز روابط معناداری بین نظام ارزشی و ویژگی های شخصیتی با متغیرهای ملاک به دست آمد.
نتیجه گیری: با توجه به این نتایج به نظر می رسد سازمان های دیوان سالار بیشتر ماهیتی انسان گرایانه دارند. بنابراین پیشنهاد می شود که برنامه های اصلاحی در سازمان های سنتی اجرا شود که معطوف به ساختار و فرهنگ سازمانی و مبنی بر ترویج و ترغیب ارزش های جهانی بودن، خیرخواهی و خودرهبری و افزایش انعطاف پذیری است. این پژوهش پاسخ مشخصی در اختیار مسئولین قرار می دهد که در بدو استخدام، در گزینش اولیه کارکنان، پس از استخدام، مراحل بالاتر، هنگام ارتقاء و در مدیریت افراد نخبه می توان از این نتایج استفاده کرد.
خلاصه ماشینی:
رابطۀ ارزش ها و شخصيت مديران با شايسته سالاري، مشارکت شهروندي و بيگانگي سازماني در سازمان هاي ديوان سالار و سنتي مليحه سادات کاظمي: دانشجوي دکتري روان شناسي حميدرضا عريضي: دانشيار دانشگاه اصفهان محسن گل پرور: استاديار دانشگاه آزاد اسلامي واحد خوراسگان چکيده هدف : هدف پژوهش حاضر تعيين رابطۀ بين نظام ارزشي مديران و ويژگيهاي شخصيتي آن ها با سه متغير مشارکت شهروندي، نگرش به شايسته سالاري و بيگانگي سازماني بود.
در همين راستا، در اين پژوهش روابط ميان بيگانگي سازماني، نظام ارزشي و ويژگيهاي شخصيتي مديران در دو نوع سازمان ديوان سالار و سنتي بررسي شده است .
بدين ترتيب هدف اصلي از انجام اين پژوهش مقايسۀ رابطۀ بين نظام ارزشي و ويژگيهاي شخصيتي مديران با مشارکت شهروندي، نگرش به شايسته سالاري و بيگانگي سازماني در سازمان هاي ديوان سالار و سنتي به منظور بررسي چندبعدي رفتار مديران است .
Watson, Lysonski, Gillan & Raymore 2.
طبق نتايج پژوهش حاضر نيز در سازمان هاي ديوان سالار چندين ارزش از نظام ارزشي مديران و چند ويژگيهاي شخصيتي با هر يک از سه متغيير بيگانگي سازماني، مشارکت شهروندي و نگرش به شايسته سالاري رابطه داشت ؛ اما در سازمان هاي سنتي تعداد اين روابط بسيار کمتر بود.
Schwartz & Bardi 60 فصلنامه روان شناسي کاربردي/ سال ٥/ شماره ٢ (١٨)/ تابستان ١٣٩٠ نظر ميرسد مطابق با يافته هاي اين پژوهش ، فرهنگ سازماني ديوان سالار بيشتر در جهت ماهيت انساني بشر باشد و به خودشکوفايي کارکنان کمک کند.