خلاصه ماشینی:
"اکنون که متهم دفاعیات خود را مدون کرده و به چاپ رسانیده است میفهمیم همه شکات با وجود تنوع دیدگاهها در یک مسئله مشترکند و میتوانیم برای این دادگاه نامی بگذاریم و بگوییم: فلسفه در دادگاه ایدئولوژی در حال محاکمه شدن است.
به نظرم این انتقاد به خود داوری هم باز میگردد؛ چون او هم آثار منظم که بشود نام رساله بر آن گذاشت، کم دارد (اینجا بد نیست یادی کنم از مقالهی کوتاه اما منسجم «هیدگر و گشایش تفکر آینده» که یکی از بهترین توصیفات از آن متفکر آلمانی است) و سخنانش را در جاهای مختلف باید یافت و خواند و فهمید.
به نظر من برخلاف تصور مشهور، داوری دغدغهی مسائل زندگی را دارد و در عالم فلسفی نمانده است؛ بلکه سعی کرده است در عین جداکردن فلسفه از علم و سیاست و آرای همگانی، با فلسفه دربارهی زمانهی خود بیندیشد."