چکیده:
پیامبران و مربیان الهی یکی پس از دیگری آمدند و رفتند و هر کدام رسالت خود را که همانا آشنا کردن آدمیان با شیوة زندگی صحیح و سعادت دنیا و آخرت ایشان بود را به نحو به احسن به انجام رساندند. هر دین مکمل دین قبل بود و هر آیین به نسبت رشد فکری و عقلی مردم، جامعتر و کاملتر میگشت و کودک نوپای بشریت هرچه به سمت بلوغ و بالندگی پیش میرفت، تعالیم فرستاده شده از جانب حق نیز به فراخور او، تکامل مییافت. آخرین رسول، پیامبر اعظم، محمد مصطفی (صلوات الله علیه) در دنیایی سراسر جهل به دنیا آمدند. آدمیان با آن که بالقوه توان شنیدن و عمل کردن به معارف والایی را داشتند ، اما آن چنان غرق در ناراستی ها و کژیها بودند که گویی حق همین است. با بعثت رسول اکرم و فرستاده شدن دین اسلام ، که نزد خداوند دین همان اسلام است. انسان به یکباره بیدار شد و گرد و غبار جهل و منیّت را به مدد دم مسیحایی حضرت محمد (صلوات الله علیه) شست و خود را آمادة عزم به سوی کسب آنچه شایستة اوست نمود. دین اسلام کاملترین و جامعترین دین است که برای هدایت بشر توسط آفریدگار عالم تنظیم گشته است و تمامی نیازهای بشر را در همه اعصار تاریخ پاسخگو میباشد. «همانا دین اسلام دین خداوندی است که آن را برای خود برگزید، و با دیدة عنایت پروراند، و بهترین آفریدگان خود را مخصوص ابلاغ آن قرارداد … خداوند اسلام را به گونهای استحکام بخشید که پیوندهایش نگسلد و حلقههایش از هم جدا نشود، و ستونهایش خراب نگردد … زمانش پایان نگیرد، قوانینش کهنگی نپذیرد … و پیمودن راهش دشوار نباشد … در چراغ اسلام خاموشی، و در شیرینی آن تلخی راه نیابد.
خلاصه ماشینی:
"انسان، حادث یا قدیم ؟ « موج از حقیقت گهر بحر غافل است حادث چگونه درک نماید قدیم را» (صائب تبریزی، دیوان اشعار، به نقل از درج 3) در آیة اول سوره مبارکه دهر خداوند میفرماید: «هل أتی علی الإنسان حین من الدهر لم یکن شیئا مذکورا » «آیا بر انسان روزگارانی نگذشت که چیزی هیچ قابل ذکر نبود؟» بر اساس تفسیر المیزان این آیه دلالت بر آن دارد که ماده انسان موجود بود، اما هنوز به صورت بالفعل « انسان» نگردیده بود و در مقطعی از زمان چیز قابل ذکری شد و «انسان» گردید.
» از این آیه میتوان اینگونه استنباط نمود که زندگی ای برای انسان وجود دارد که در آن باید به شریعت در راستای فطرت برای رسیدن به سعادت، عمل نماید؛ وفای به عهد نماید، در دوستی خدا به فقیر و اسیر و طفل یتیم طعام دهد (دهر: 8) و پس از آن مرحلهای (روز قیامت) وجود دارد که در آیه دهم میفرماید: «ما از قهر پروردگار خود به روزی که از رنج و سختی آن رخسار خلق در هم و غمگین است میترسیم.
آن جایگاه و منزلتی که انسان شایستة رسیدن به آن است و آن زندگیی که پروردگار برای «انسان» تدارک دیده است این است … حیات طیبه ای که خداوند از آن یاد میکند (نحل: 97) زندگانی پاکی است که امروز و فردای نیکان را فرا میگیرد و «… بعید نیست که این آیات در مقام بیان حقیقت عمل صالح آنان بر اساس تجسم اعمال باشد، و بفهماند وفای به نذر و اطعام طعام برای رضای خدا ظاهرش وفا و اطعام طعام است اما باطنش نوشیدن از کأسی است که مزاجش کافوری است، آن هم از چشمهای که به طور مستمر خودشان با اعمال صالح خود میشکافند، و به زودی حقیقت عملشان در جنة الخلد بر ایشان ظاهر می شود، هرچند که در دنیا به صورت وفا و اطعام طعام است ..."