چکیده:
مسئله نومحافظه کاری از چند بعد شایان مطالعه و بررسسی است. ا زبعد اندیشه و اندیشمندان؛ نومحافظه کاری این فکر را تداعی مینماید که یک تفکر محافظهکاری وجود داشته و سپس متفکرینی مبدع تفکر نومحافظه کاری شدهاند. از این دید خاستگاه و اندیشه محافظهکاری قابل توجه و تحلیل میگردد. سپس اندیشه نو محافظه کاری و پشتوانههای نومحافظه کاری در ایالات متحده مطرح می گردد. از این دیدگاه نظریه پردازان مختلفی از زوایای گوناگون سیاسی, اقتصادی, نظامی, فرهنگی و ... به طرح و تحلیل موضوع برداخته اند به نحوی که این برداشت نه تا کاستیهای گذشته (چون عدم موققیت ارتش امریکا در جنگ ویتنام) را به فراموشی سپرده بلکه موجیات ظهور و ثبات هژمونیک ایالات متحده را در جهان فراهم نموده است. در این راستا با فروپاشی شوروی (قطب جهان کمونیسم) برتری و سلطه امریکا بعنوان ابرقدرت نظامی -اقتصادی و جهان تکقطبی مطرح میگردد.
اتخاذ سیاست اقتصادی امریکا (جهانی شدن) و خط مشی نظامی گسترش ناتو به شرق و طرح دکترین جنگ پیشگیرانه و جنگ پیش دستانه منتهی به مسئله «خودی یا بیگانه» در عرصه روابط بینالملل شد. از نگاه فرهنگی, تبلیغ و تفسیر فرهنگ امریکایی به «خیر» و تعبیر فرهنگ معارضان به «شر»در جمع موجبات ثبات هژمونیک امریکا را در جهان فراهم نمود.
از سوی دیگر، تندروی نومحافظه کاران در استفاده از حادثه ۱۱ سپتامبر و حمله به افعانستان و عراق وکشته شدن تعدادی از سربازان امریکایی» بالا رفتن هزینههای نظامی و سرانجام وفوع بحران اقنصادی سال ۲۰۹۸ زمینه سقوط نومحافظهکاران و شکست حزب جمهوریخواه در انتخابات سال گذشنه میلادی و پیروزی حزب دموکرات را در پی داشته است. ازآنجای که دموکراتها - همانطوری که در طول تاریخ نشان دادهاند - سیاست جهان, منافع ملی و سیاست داخلی را عمدتا از زاویه اقتصادی نگاه میکنند، در صورت تحققق چنین برداشتی, ثبات هژمونیک امریکا –همانند دوره ریاست جمهوری بیل کلیتون افول خواهد کرد. در این صورت طرفداران هژمونی امریکا به رهبری نومحافظهکاران طلوع قدرت خود را در جهان سیاست مجددا] جشن خواهند گرفت.
خلاصه ماشینی:
"به نحوی که این برداشت نه تنهاIB} (*)عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت معلم (**)استادیار و عضو هیئت علمی و دانشکده علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی {IBکاستیهای گذشته(چون عدم موفقیت ارتش امریکا در جنگ ویتنام)را به فراموشی سپرده بلکه موجبات ظهور و ثبات هژمونیک ایالات متحده را در جهان فراهم نمده است.
در 26 ژانویه 1998 رئیس جمهور کلینتون نامهای به امضاء تعداد زیادی از نومحافظهکاران از جمله پرل دریافت کرد که او را ملزم میساخت که در نطق خود واژگونسازی صدام حسین از قدرت را"هدف سیاست خارجی امریکا"اعلام و"دستور عملیات نظامی را در صورت شکست دیپلماسی"صادر کند.
رئیس جمهور جدید باراک حسین اوباما که با شعار محوری"تغییر"مبارزات انتخاباتی خود را آغاز نمود،گرچه از نخبگان هر دو حزب برای پیشبرد اهدافش استفاده مینماید و در آغاز زمامداریش نمایندگان ویژهای برای مطالعه مناقشات فلسطینیان و اسرائیلیها و بررسی مسئله افغانستان تعیین،اعتبار کلان 780 میلیارد دلاری تحت عنوان"محرکههای اقتصادی"2برای برطرف نمودن بحران اقتصادی اختصاص داده و کار برای تعداد زیادی از بیکاران کار و بیمه برای کودکان برنامهریزی کرده است ولی چنانچه در حل مشکلات مطروحه و سایر مسائل حاد سیاسی،اقتصادی، نظامی و امنیتی بالفعل و بالقوه منطقهای و جهانی موفق نگردد،زمینه را برای طلوع مجدد قدرت نومحافظهکاران فراهم خواهد ساخت.
ترس کشورهای صنعتی و همینطور بسیاری از کشورهای جهان سوم،از شوروی و کمونیسم و در حال حاضر ترس از تروریسم و جمع شدن آنها در حول محور امریکا موقعیت بینظیری برای این کشور فراهم آورده است."