خلاصه ماشینی:
"ب) و گاه درمسأله مورد نظر دو تا یا بیشتر، از فروض ششگانه وجود دارد ؛ که این صورت چند مثال: شخصی مرده و از وی پدر و دو پسر و یک دختر به جا مانده؛ ارث به این ترتیب میان آنها تقسیم می شود: ابتدا یک ششم مال به پدر که سهم قرآنی دارد داده می شود و پس از تقسیم مال به شش قسمت و خارج کردن یک ششم آن برای پدر، باقیمانده که پنج باشد به اندازه سهام دیگر وارثان است [چرا که از پنج تای باقیمانده پسرها هرکدام دو سهم و دخترهم یک سهم _______________________________ حالت دارد: 1ـ گاه آن دو فرض قرآنی از یک مخرج هستند ؛ مثل 3 و 3 ؛ دراین صورت یکی ازآنها اصل مسأله قرار داده میشود.
_______________________________ مثال: از میت دو برادر مادری، دو برادر پدری، و شوهر بجامانده سپس شوهـر میمیرد و از وی یک پسر و دو دختر بجا میماند ؛ دراینجا فریضه اول «6»است ؛ زیرا درآن ( 2 )و ( 3 )وجود دارد، و از ضرب «2» در «3»، عدد «6» به دست میآید ؛ به شوهر «3» سهم و به برادران مادری «2» سهم میرسد و تا به اینجاکسر وجود ندارد ؛ لیکن به برادران پدری «1» سهم میرسد در حالی که دو نفرند و باید دو سهم به آنها تعلق بگیرد و برای جلوگیری از کسر سهام، «2» را در «6» ضرب میکنیم و به عدد «12» دست پیدا میکنیم ؛ ازاین مقدار «6» سهم به شوهر میرسد، که به چهار سهم قابل تقسیم نیست تابه طور صحیح بر وارثان وی یعنی پسر و دو دختر قابل قسمت باشد ؛ لیکن فریضه آنها با فریضه دوم که «4» است در نصف توافق دارند ؛ لذا جزء وفق از فریضه دوم [یعنی «2»از «4» ] ـ نه از نصیب در فریضه اول ـ درفریضه اول که «12» است ضرب میشود و رقم «24» به دست میآید که هر دو فریضه ازآن صحیح خواهد بود."