چکیده:
پیر بوردیو بهعنوان یکی از جامعهشناسان بزرگ معاصر، دارای جایگاه ممتازی است. وی کتابها و مقالات متعددی را به رشتة تحریر درآورد و مفاهیم جدیدی را در جامعهشناسی مطرح ساخت که بیش از پیش جای خود را بین علوم اجتماعی و بهویژه جامعهشناسی باز کرده است. وی با تاثیرپذیری از بسیاری دیگر از اندیشمندان علوم اجتماعی و فلسفه، همچون مارکس، سارتر، اشتراوس و... مفاهیم ماندگاری را در حوزة جامعهشناسی مطرح ساخت. مفاهیمی همچون سرمایة اجتماعی، سرمایة نمادین، عادتواره، خشونت نمادین، جامعهشناسی بازتابی و... اکنون بیش از هر جامعهشناس دیگری با نام پیر بوردیو گره خوردهاند. کارهای نظری و تئوریهای وی برخلاف بسیاری دیگر از جامعهشناسان، بر روشهای تجربی و تحقیقی مبتنی هستند. مفاهیم جامعهشناختی او با یکدیگر ارتباط نزدیکی دارند و شناخت آنها مستلزم آشنایی با همة مفاهیم است. در بررسی حاضر، ابتدا نظری به زندگینامة بوردیو بهعنوان یک اندیشمند اجتماعی خواهیم داشت. سپس برخی از مفاهیم پرکاربرد او را بیشتر مورد تامل قرار خواهیم داد
خلاصه ماشینی:
"بوردیو مفهوم سرمایة فرهنگی را برای تبیین توانایی مدیران نخبه و متخصصان بهمنظور انتقال پایگاه برتر خود به فرزندانشان توسعه داده است؛ فرایندی که وی بهعنوان بازتولید فرهنگی و اجتماعی از آن یاد میکند.
در عوض، بوردیو استدلال میکند خانوادهها سرمایة اقتصادیشان را به سرمایة فرهنگی تغییر دادند و این کار را بهوسیلة قرار دادن فرزندانشان در معرض فرهنگ دارای رتبه و مقام از همان ابتدای کودکی، از طریق گفتوگوهای خانوادگی، درسها، بازدید موزهها و وقایع هنری در حال اجرا انجام میدادند.
نبود تناسب میان عادتواره طبقة کارگر و میدان آموزش و سرزنش آنها بهخاطر عملکرد ضعیفشان، خود شکلی از خشونت نمادین است که طی سلسلهمراتب طبقات اجتماعی بازتولید میشود.
۳. اگر یکی از نقاط قوت کار بوردیو در تشخیص راههایی است که کنش مورد علاقه است، او برای بیاعتبار ساختن قضاوت بهوسیلة رفتار جای کمی باقی میگذارد چون با همه کنشها بهعنوان استراتژیهایی که از اشتراک عادتوارهها با میدانها نشئت میگیرد، رفتار میکند.
- در بطن اندیشه بوردیو پارادوکسی وجود دارد که جا را برای تناقضات باز میکند، وی از یکسو اهمیت فرهنگ را باز میشناسد و بر صورت نمادین در نظم و عمل تأکید میکند اما از سوی دیگر عملا ماتریالیست و دترمینیست (جبرگرا) است.
در نظر او، جامعهشناسی همچون ابزار نبرد «خشونت نمادین» است و میدانهای پنهانی را آشکار میکند که در آن افراد میتوانند آزاد باشند فرزندان گروههای حاشیهای در مدرسه از سرمایة فرهنگی و زبانی مناسب برای موفقیت بیبهرهاند و در ورود به دانشگاه با مشکل بیشتری مواجه میشوند."