خلاصه ماشینی:
"طب یونانی با ورود به عالم اسلام چه تغییراتی کرد؟ طب در طبقهبندی علوم در نظر اندیشمندان مسلمان، در چه قسمتی قرار داده شده است؟ اینکه اکثر فیلسوفان اسلامی، طبیب (حکیم) نیز بودهاند، متضمن چه نسبتی بین فلسفه و طب است؟ چرا گذراندن درس فلسفه تا سال 1971 برای دانشجویان پزشکی دانشگاه کپنهاگ، اجباری بوده است؟ چه میزان از مشکلات و موانعی که بر سر راه ورود پزشکی مدرن به سایر کشورهای غیرغربی بوده، از زمینههای فرهنگی تمدنی ناشی شده است؟ تا دههی 1830 در اروپا، درمان هنوز بر اساس نظریههای ابنسینا انجام میشده؛ بر این اساس چرا پزشکی خیلی دیرتر از سایر علوم از فضای فرهنگی غرب متأثر شد؟ چه زمینههایی راه مدرنشدن پزشکی را هموار کردند؟ پزشکی در تمدنهای غیرغربی چه تفاوتهایی با پزشکی مدرن دارد؟ یعنی چه وجوهی در اکثر پزشکیهای غیرغربی هست که در پزشکی مدرن نیست؟ و بالعکس."