چکیده:
یکی از مهمترین مباحث کلام اسلامی مسأله امامت و رهبری است، به گونهای که
اختلاف دیدگاه مسلمانان در آن نخستین انشعاب را در بینشان در پی داشته است و آنها
را به دو گروه بزرگ شیعه و سنی تقسیم کرده است.از نظر متکلمان شیعه مشروعیت امامت و جانشینی پیامبر براساس نصی الهی است،
گرچه امامت در بعضی از ابعادش نیازمند به بیعت و مقبولیت مردمی است.یکی از مهمترین دلائل متکلمان شیعه بر امامت امیر مؤمنان علی(ع)، حدیث غدیر است
که از حیث سند حدیثی است متواتر، و اگر اختلافی هست در دلالت آن است که اهل سنت
دلالت آن را برخلاف انکار میکنند. شیعه در دلالت آن را بر امامت تمام میدانند
باید به این سؤال پاسخ دهند که چرا صحابه رسول خدا پس از آن حضرت به آن عمل
نکردهاند؟مقاله حاضر بررسی موقعیت سیاسی و اجتماعی جامعه اسلامی مدینه در آخرین سالهای
عمر پیامبر و نقش تأثیرگذار قبائل مختلف، به علل نادیده
گرفتن حدیث غدیر پرداخته است، و ضمنا دیدگاه متفکران اهل سنت را
پیرامون حدیث غدیر روشن ساخته است.امید آنکه بتوان از رهگذر بررسیهای تاریخی به پاسخهای درخور و شایسته برای
پرسشهای کلامی دست یافت.
خلاصه ماشینی:
"شیعه در دلالت آن را بر امامت تمام میدانند باید به این سؤال پاسخ دهند که چرا صحابه رسول خدا پس از آن حضرت به آن عمل نکردهاند؟ مقاله حاضر بررسی موقعیت سیاسی و اجتماعی جامعه اسلامی مدینه در آخرین سالهای عمر پیامبر و نقش تأثیرگذار قبائل مختلف، به علل نادیده (*)عضو هیأت علمی گروه فقه و حقوق دانشگاه الزهرا(س)p} گرفتن حدیث غدیر پرداخته است، و ضمنا دیدگاه متفکران اهل سنت را پیرامون حدیث غدیر روشن ساخته است.
و در جریان تعیین خلیفة دوم خود عثمان در وصیت نامه ابو بکر-که از هوش رفته بود-عمر را تعیین کرد(تاریخ طبری، ج 2، ص 618)و عمر نیز ترکیب شورا را به گونهای تنظیم کرد که امام علی(ع)قبل از رفتن در شوری به عمویش عباس فرمود:که از این شوری عثمان بیرون میآید(انساب الاشراف، ج 5، ص 19)همچنین از صاحب طبقات حکایتی را نقل میکند که عمر، عثمان را برای بعد از مرگش در نظر گرفت (طبقات الکبری، ج 5، ص 20 و 22)ایشان با ذکر نمونههایی نتیجه میگیرد که غصب خلافت با یک نقشه از پیش طرحریزی شده صورت گرفته است.
البته بعدها عدهای حضور پیدا نکردن امام در سقیفه و شتاب نکردن در امر خلافت را برای خود عذر قرار دادند که ما نمیتوانیم بیعتمان با ابو بکر را بشکنیم و امام در پاسخشان فرمود:آیا صحیح بود که من جسد پیامبر را در گوشه خانه رها کنم و به فکر خلافت و گرفتن بیعت باشم؟و حضرت فاطمه نیز در تأیید سخنان امام میفرمودند:علی به وظیفه خود از دیگران آشناتر است، حساب این گروه که علی را از حق خود باز داشتهاند با خدا است."