خلاصه ماشینی:
"بر این اساس باید پرسید که چه رابطهای میان فلسفه و سیاست وجود دارد و چگونه میتوان پیوند ظهور فلسفه را با آغاز شدن آن تحول سیاسی توضیح داد؟ درک نسبتهای بنیادینی که ساحتهای زندگی بشر را ممکن و حدود و شرایط آن را مشخص میسازند، آسان نیست و با توجه به ظواهر امور حاصل نمیشود.
در چنین شرایطی است که به تناسب بسط استیلای سیاست بر همهی ساحات زندگی بشر، رفته رفته امکان درک این حقیقت از دست میرود که همهی امور و از جمله فلسفه و تفکر تابع سیاست نیست و با تکیه بر قدرت سیاسی هرگز نمیتوان همه چیز را به دلخواه و متناسب با پسند بشر تغییر داد یا در مقابل همهی تغییرات مقاومت کرد و در جهت نفی آن گام برداشت."