خلاصه ماشینی:
"اگر به دنبال شواهدی برای این امر هستید، بهتر است به عالم سیاست خود نظری بیفکنیم و نظاره کنیم!
در تاریخ تجددمآب تفکر بومی قوم، راه به جایی نخواهد برد، چرا که دیگر آن تفکری که به صورت سنتی در قوم بوده نیست و از میان تهی شده و در تاریخ تجدد تحلیل رفته است.
جامعه نیز نظامات خود را از آنچه آموخته است، با وصله پینه به کار گرفته که مگر تنها اموراتش اداره شود و گذران اوقات بکند و اگر این وضع ادامه داشته باشد، چه امیدی به فردا و فرداهایمان میتوان داشت.
البته در سالهای بعد از انقلاب از آن جهت که خروج از این وضعیت را -که در پهلوی اول و دوم شتاب گرفته بود-در سر میپرورانیم و کعبهی دیگری را که پیش از اینها یافت کرده بودیم مد نظر داشتهایم، سختی این رویگردانی را بیشتر احساس میکنیم و خود را گرفتارتر میبینیم، چرا که دیدهیم که در مواقعی این دست و پا زدنهای بدون اندیشه، به بیشتر غرقتر شدن ما انجامیده است."