خلاصه ماشینی:
"- اندیشههای طالبوف، ص58؛ به نقل از سید جواد ورعی، پژوهشی در اندیشههای نائینی، ص118 - همان - تنبیه الامه، ص124 - ورعی، سید جواد، پژوهشی در اندیشههای نائینی، ص131 - ورعی، سید جواد، همان، ص130 - نجفی، موسی، اندیشه سیاسی و تاریخ نهضت بیدارگرانه، حاج آقا نورالله اصفهانی، بخش رساله مقیم و مسافر، تهران، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1378ش، ص354 به نقل از جعفریان، رسول، امکان یا امتناع ترکیب مشروطه با مشروعه، جریانهای فکری مشروطیت، ص138 در مقابل این موضع، شیخ فضل الله نوری متفطن این نکته گردیده بود که قانون مشروطه با بالندگی دین و شریعت ناسازگار است: «قانون مشروطه با دین اسلام حضرت خیرالانام منافی است و ممکن نیست که مملکت اسلامی در تحت قانون مشروطگی بیاید مگر به رفع ید از اسلام» قضاوت برخی روشنفکران نیز از آنجا که با ذات و ماهیت مشروطه آشنایی بیشتری دارند قابل توجه است: «در حقیقت سخن شیخ فضل الله در مورد این مسئله با آنچه در واقع امر رخ داد، نزدیکتر به نظر میرسد بدین معنا که وی به درستی دریافته بود که مشروطهگری به شیوهای که بر خلاف دستورهای شریعت اسلام است، عمل میکند.
به نظر میرسد در این میان تحلیل سید محمد مهدی میرباقری از مراحل ساختار سیاسی ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی از عمق و دقت بیشتری برخوردار است چرا که حضور دو خط فکری متخاصم را در مشروطه و نسبت هریک را با انقلاب اسلامی ملاحظه میکند: «با یک نگرش فلسفهی تاریخی و مطالعهی تاریخ از یک موضع فرانگرانه میتوان دریافت که مسیر عبور به سمت جمهوری اسلامی ـ که خود سرآغاز نوع دیگری از تاریخ تمدن بشری، در مقابل تمدن غرب بوده است ـ از سلطنت «استبدادی» به سلطنت «مشروطهی مشروعه» و از مشروطهی مشروعه به «جمهوری اسلامی» است."