خلاصه ماشینی:
"دلوز در این کتاب با پیوند اسپینوزا و فلسفهی سیاسی او با نیچه و تصور «فراسوی خیر و شر» او از اخلاق، میکوشد تا «خلق و خو» یی مبتنی بر بدن و ایجاد روابط و اتصالات هستیشناختیای را به تصویر بکشد که در مقابل «اخلاقیات» ی بر پایهی «من»، «ایگو» و «آگاهی» قرار میگیرد.
او در ابتدا شرحی منسجم و بسیار جذاب از فلسفهی لایبنیتس- شرحی که بیشتر مبتنی بر نامهها و نوشتههای کوتاه اوست تا کتابهای اصلیاش- ارائه میدهد و سپس سعی میکند با واکاوی بیشتر مفاهیم اصلی لایبنیتس تصوری از هستیشناسی مطلقا ضد دکارتی او بیافریند.
این توضیحات مختصر از چیستی و چرایی «آفرینش مفهوم» و ارائهی لایبنیتس بهعنوان یک نمونهی خصیصهنما، خواننده را نهتنها با چگونگی فلسفیدن به طور کلی، که با روش و نحوهی فعالیت دلوز بهعنوان یک فیلسوف نیز آشنا میکند و نمونهای از خوانش فلسفی -خوانش به مثابهی آفرینش- به دست میدهد.
اما آیا گفتوگویی میان معلمان و فیلسوفان در میگیرد؟ جلب توجه معلم به دیدگاههای موجود در فلسفهی تعلیم و تربیت و نیز نشان دادن اینکه معلم نباید گمان کند که بدون نیاز به هر نظر و نظریهای، میتواند بهطور مستقیم با عمل تعلیم و تربیت در پیوند قرار گیرد، از مسائل قابل توجه است.
در فصل پنجم این کتاب تلاش بر آن است که معلم با فیلسوفان تحلیلی تعلیم و تربیت ملاقات و گفتوگو کند و کالبدشکافی آنان درباره مفاهیم تعلیم و تربیت را از نزدیک ببیند."