خلاصه ماشینی:
"از وجهی دیگر، چنانچه موجوداتی مثل صورت و معنا، سنت و تجدد، کمیتگرایی، اومانیسم و تصرفگرایی به همراه سایر ملازمان و ملحقات و همسایگان مفهومی، در مقام تعمیق و تفصیل و تثبیت و تکثیر فهم از علم جدید، تبدیل به ساختارواره و روشواره گردند، علاوه بر آنکه تسهیلکننده و تسریعکنندهی تولید انبوه ادبیات نقد علم جدید میگردند و از این طریق افقهای دیگر را مسدود میکنند، فضای زیست فکری و نیز زیستجهانی براساس و متناسب و متلائم با خود را پدید خواهند آورد و در نتیجه، هر امری از زاویهی این مفاهیم مورد فهم، نقد و ارزیابی قرار میگیرد و عاملان انسانی آن، عموم شئون زندگی خود اعم از شئون معرفتی و غیرمعرفتی زندگی را، متلائم با آن سامان خواهند داد بیآنکه دیگر این مفاهیم دیده شوند."